در عصری که دانش عکاسی در پایینترین سطح خود در ایران قرار داشت، عکاسان شیرازی به واسطه تسلط به زبان انگلیسی این حرفه را به صورت علمی دنبال میکردند اما اکنون موزهای برای معرفی این میراث صد و اندی ساله وجود ندارد.
به گزارش خبرنگار مهر، شیراز نخستین و مهمترین شهر ایران بود که عکاسی و فنون مربوط به آن را گسترش داد و بهره گیری از این فن جدید در دسترس مردم شهر بود. شاید دلیل آن را بتوان جغرافیای شیراز دانست که در راه مواصلاتی بین بوشهر و تهران بود. بوشهر دروازه اصلی واردات از راه دریا به ایران بود. بیشتر شرکتهای خارجی دفتری در شیراز داشتند و فناوری نوین را به این شهر وارد میکردند. البته، نباید این نکته را هم فراموش کرد که نسل اول عکاسان شیراز تحصیل کردۀ فن عکاسی بودند و در گسترش این هنر نقش مهمی ایفا میکردند.
میرزا حسن عکاس باشی در سال ۱۲۷۸ شمسی اولین عکاسخانه عمومی را پشت بازار وکیل (طاق اسکرو) بنیان نهاد. پس از وی برادرانش میرزا محمد رضا، میرزا محمد رحیم و فرزند ارشدش میرزا حبیب الله خان راه او را دنبال کردند.باید گفت در عصری که دانش عکاسی در پایینترین سطح خود در ایران قرار داشت اینها به شیوه کاملا علمی عکاسی میکردند و به واسطه تسلط به زبان انگلیسی از علم روز دنیا بهرهمند بودند.
هم اینک این میراث تاریخی و هنری در شهر ادب و هنر در همهمه پیشرفتهای فناوری و شهرنشینی به دست فراموشی سپرده شده و دیگر نامی از بنیان گذاران عکاسی شیراز هم که به فاصله کمی از پدید آمدن این صنعت هنر روبه رشد برده نمیشود و گرچه از چهره نگارهای شیرازی نامی برده نمیشود اما عکاسخانهٔ «فردوسی»، یادگار این خاندان هنرمند در گوشهای از بافت تاریخی شیراز هنوز استوار مانده است. باشد که این یادگار کهن عکاسی شیراز گرچه در سالهای نخستین مرگ میرزا حسن چهره نگار شیرازی به تاراج رفت و در عکاسخانه شهر تهران به عنوان میراث تصویری پایتخت نگهداری میشود، با قرار گرفتن میراث عکاسی شیراز به موزهای در شأن هنر عکاسی جنوب ایران تبدیل شود.
نخستین نگاتیوها در شیراز نور دید
منصور صانع فارغ التحصیل رشتۀ عکاسی که پایاننامۀاش را درباره پیشگامان عکاسی در شیراز نوشته، به خبرنگار مهر میگوید: میرزا حسن عکاسباشی نخستین عکاس شیراز بود. او به زبان انگلیسی مسلط بود و عکاسی را در هند از انگلیسیها فرا گرفته بود. بنابر این به سبک علمی عکاسی میکرد. «
اولین دکان عکاسی در شیراز توسط همین میرزا حسن عکاسباشی باز شد. او پشت بازار وکیل در یک کوچه که حالا کوچۀ عکاسباشی است، مغازۀ عکاسی باز کرد و این امکان را برای مردم عادی که فراهم کرد تا چهرۀ خود را ثبت کنند.
خانۀ او پشت بازار وکیل (نزدیک طاق اسکرو) بود که به سبک خانههای آن زمان اندرونی و بیرونی داشت. در قسمت بیرونی، سقف به جای آئینه کاری و نقاشی، پر از عکس بود. نام و مشخصات عکسها روی سقف نوشته شده بود. شیشۀ نگاتیوها هم روی شیشۀ دیگری نصب شده بود، تا به صورت اسلاید در بیاید. شیشهها روی درهای خانه نصب شده بود.
برادران عکاسباشی (یعنی میرزا حسن، میرزا محمد رضا، محمد رحیم و میرزا فتحالله) که بعداً نام» چهره نگار «را برگزیدند، از پیشگامان عکاسی بودند و تاریخ عکاسی شیراز را متحول کردند.میرزا حسن که به یقین نگرشی فراتر از دید خیلی از عکاسان امروزی داشت، بسیاری از مکانها و نقاط دیدنی شیراز را حدود صد سال پیش ثبت کرده است.به نظرمنصور صانع، این کار نشان دهندۀ نگرش ژرف و جلوتر از زمان این عکاس است، این عکسها سندهای معتبر و با ارزشی از زمان زندگی میرزا حسن عکاسباشی است.
میرزا محمد رضا برادر دیگر، دومین عکاسخانه را در شیراز افتتاح کرد. اعلان و قیمت عکاسی و اسناد دکان عکاسی او پس از صد سال هنوز باقی است.در یکی از اعلانهای او آمده بود که امکان گرفتن عکسی به اندازه تمام قد یک انسان که یک وجب از بالا و یک وجب از پایین آن باز باشد، برای او مقدور بوده، یعنی او میتوانسته عکسی به طول دو و عرض یک متر چاپ کند.
به گفتۀ صانع، الآن این کار با فنون عکاسی دیجیتال برای عکاسان ایران ممکن شده است. خلاقیتهای دور از ذهن آنان برای آن دوران عجیب بوده. در آن زمان عکاسان شیرازی عکس را حتا روی سنگ مرمر یا تخممرغ نیز چاپ میکردند.میرزا فتح الله هم دکان عکاسی دیگری در شیراز تاًسیس کرد به نام فردوسی که در پشت ارگ کریمخانی واقع بود. این دکان به همت فرزند ارشدش تا همین چند سال پیش نیز فعال بود.
صانع که کتابهای» به یاد شیراز «و» پیدایش عکاسی در شیراز «را تالیف کرده میگوید: یکی از منابع تاریخی برای تحقیق درباره وقایع بعد از جنگ جهانی در فارس عکسهای خانوادۀ چهره نگار است که از در گیری بین عشایر با ماًموران حکومتی و تحصنها در تلگراف خانه برای اعلام همبستگی با آزادی خواهان تهران و مراسم اعدام گرفته شده است.
چهره نگاران شیراز عکاسان بداهه بودند
زنده یاد بهمن جلالی، مدرس و محقق تاریخ عکاسی ایران نیز در باره برادران عکاسباشی یا چهره نگار باور داشت: چهره نگاران شیراز عکاسان بداهه بودند، یعنی آثارشان دارای خلوص و اصالت است. ساختارعکسهایشان کاملا ایرانی و به دور از هرگونه تقلید است. بین عکس و مخاطب حائلی نیست و ترکیب بندی عکسها ایرانی بودن آن را نشان میدهد.
عکاسخانههای شیرازی نور نداشت. عکاسخانهها را در حیاط خانهها برپا میکردند و برای اینکه نور را کنترل کنند، آلاچیقهایی میساختند که رویش درخت انگور بوده و برگهای این درختها نور را میشکسته و باعث میشده که نور کنتراست نداشته باشد. بیننده در این عکسها نور نرمی را حس میکند که انگار وجود ندارد. درست برخلاف عکسهای امروزی که نور، عنصری مشخص و قابل تشخیص است.جلالی معتقد بود: این عکاسان آرایش و دکوری که برای عکسها استفاده میکنند، همان آرایش حیاط خانهشان است. شما در عکسهاشان گلدانهای شمعدانی میبینید، قالی و قالیچه میبینید.
به اعتقاد جلالی، متاسفانه هیچ نشانی از ایران در تاریخ عکاسی دنیا نیست. چرا که ما بهایی به عکاسان قدیم ایران ندادهایم.
مجموعهای نفیس ابزارهای عکاسی وفیلمبرداری در شیراز خاک میخورد
مجموعهای نفیس از دوربینهای فیلمبرداری و عکاسی قدیمی، دستگاههای پخش فیلم و اسلاید، دستگاههای ظهور و چاپ عکس آنالوگ، دستگاههای قدیمی تدوین فیلم و دیگر ابزار عکاسی آنالوگ که در اختیار یک عکاس شیرازی است، در تنهایی و انزوا، خاک میخورد.
محمد مهدی شبان سروستانی عکاس جوانی است که در درطول ۱۵ سال گذ شته توانسته مجموعهای را فراهم کند که در آن دوربینهایی مربوط به سال ۱۸۵۵ میلادی نیز در آن یافت میشود.
وی مدعی است: این مجموعه حاصل ۱۵ سال تحقیق، جمعآوری دهها وسیله عکاسی و چاپ و تدوین، دستگاه تانک ظهور، چاپ جعبهای، جعبه روتوش، چراغ ایمنی تاریکخانه، دستگاه برش و دیگر ابزار و ادوات مربوط به عکاسی از دورههای گذشته تاکنون است که به دلیل نداشتن حامی مالی مجبورهستم در منزل شخصی از آن نگهداری کنم.
شبان سروستانی که عضو فدراسیون بین المللی هنرعکاسی (FIAP) است انگیزه خود از جمع آوری چنین مجموعه منحصر به فردی را توجه و علاقه به سرگذشت و تاریخچه عکاسی شیراز عنوان و اضافه کرد: شیراز یکی از غنیترین مجموعههای این هنر در ایران است.
وی گفت: تاریخ عکاسی در فارس و شیراز قدمتی صد و چند ساله دارد که به فاصله نه چندان دور از اختراع دوربین عکاسی و گرفتن و ضبط تصویر در اوایل قرن نوزدهم (۱۸۲۶. م) توسط نیسفور نیپس و بعد لوئی ژاک مانه داگر عکاسان فرانسوی جنبه واقعیت بخود گرفت و این نشان دهنده آن است که مردم فارس از گذشته تاکنون به این هنر علاقمند بودهاند وبه همین دلیل نیز همواره وسایل مورد استفاده در این هنر برای مردم این دیار مورد توجه بوده است.
وی ادامه داد: شیراز، پس از تهران و تبریز، سومین شهری است که فن عکاسی در آنجا معمول شده و رواج یافته و عکاس خبری و هنری بسیاری در طول تاریخ از این شهر عکسهای ماندگاری را از خود بجای گذاشتهاند، از این رو من تصمیم گرفتم برای زنده نگاه داشتن این هنر در فارس که مهد تمدن سرزمین پارس محسوب میشود نمایشگاهی از این مجموعه تاریخی رابه معرض دید عموم بگذارم.
شبان گفت: با وجود اینکه حامیانی از چند استان مختلف کشور برای برگزاری این نمایشگاه در استانها ی خود اعلام آمادگی کردهاند آما من ترجیح میدهم که این مجموعه نفیس در شهر شیراز و استان فارس برپا شود.
آنچه گواهی روزگار است تا هنگامی که یادگاران گذشتگان در گوشه گوشه شهر ادب و هنر قرار دارد ارادهای برای به کار گرفتن این پتانسیلهای گردشگری و تاریخی به نحوی فراموش میشود تا مانند آنچه در گذشته بر سر میراث فرهنگی و تاریخی شیراز دست کم درباره آنچه بر میراث» عکاسخانه فردوسی «رفت را باید در موزه» عکاسخانه شهر «تهران جستجو کنیم، چراکه اگر نبود پی گیریهای زنده یاد بهمن جلالی در جمع آوری میراث نخستین عکاسخانه شیراز که حتی از آب پاش دست ساخته مرحوم چهره نگار بزرگ هم نگذشت حال باید رد این میراث فرهنگی و هنری شیراز را در کشورهای دیگری که از عکاسی صرفا مصرف کننده بودن آنرا در یدک میکشند، جستجو کرد.
شیراز محروم از خیلی چیزاست
میتوان یکی از خانه های اثار باستانی رو به موزه عکاسی تبدیل کرد .
سلام آقا امین میتونی پیگیری کنی که چرا دیگه “به یاد شیراز” و “پیدایش عکاسی در شیراز” چاپ نمیشن؟
اگر بشه حتما
ان شا الله شاهد برپائی نمایشگاه و یا موزه عکاسی باشیم با تشکر حاج مهدی ۵۷ ساله
متشکرم