سردار گرامی، در گذر هنر اتفاق ضد اخلاقی رخ نداد!

این مسیولین که در گذشته ودولت قبل جلوی برگزاری مراسم نوروز رادر تخت جمشید به بهانه جشن ۲۵۰۰ساله گرفتند حالاهم میخاهند به بهانه جشن هنر جلوی گذر هنر رابگیرند. انگار بخا طر چنین جشن هایی در زمان طاغوت برای همیشه هنر وفرهنگ دراین شهر ممنوع است.

بنام خدا
( از مدیریت محترم سایت تقاضا دارم نظر بنده را تایید کند تا پاسخی باشد به یاوه گویی.)

خطاب به دوستمان؛ محمد علی شیرازی…

دوست عزیز، بنده با اجازه مدیریت زحمتکش، و فهمیده این سایت، بدون هیچ گونه توهین و افتراء و تهمت میخواهم پاسخ شما را بدهم.

شما در ابتدای نگارش نظرتان، به آیه ای از قرآن استناد کردید که موضوع آن، رزق و روزی دادن خدا به بندگان یک شهر و ناسپاسی مردم یک شهر بود که در آخر خداوند قصد هلاکت آنها را کرد.
شاید بتوان موضوع و لحن این آیه مبارکه را به خیلی از مسائل هرچند بی ربط، ربط داد.

در وهله اول، فکر میکنم شما هنوز معنی واقعی تمدن، فرهنگ و شادی و ملی گرایی را نمیدانید که خودتان انتظار دارید ما با استفاده از این عنوان و القاب ها، نام و شهره شیراز را به قول خودتان به چیز بکشانیم.
سوالی از شما میپرسم، آقای شیرازی، شما آخرین باری که به حافظیه تشریف بردید چه زمانی بوده است؟ در سنین کودکی؟
۱۰ سال پیش؟ یا بیشتر؟
تا جایی که بنده به خاطر دارم، در محوطه و محیط حافظیه، چنان جو عرفانی و ملکوتی حاکم است که بی شک هرکسی پا به جوارش بگذارد، تحت تاثیر عظمت وی قرار خواهد گرفت.در اکثر مواقع هم در حافظیه و در کنار مقبره حافظ، جلسه قرآن خوانی و تلاوت قرآن برپا میشود که شما با گفته خود، کاملا معلوم کردید که یکبار هم پا به این جلسات نگذاشته اید و حتی ندیده اید. و چیز دیگری که در اینجا معلوم شد؛ این است که شما فقط حافظیه را وقتی میبینید که کنسرت موسیقی اصیل ایرانی با آوازخوانان بزرگ میهنمان برگزار میشود که در آن موقع، حس حسادت و سورزش شما گل خواهد کرد.

۲_ معنی شادی در نظر ما، اربده کشی و عیاشی و به اصطلاح شما رقص و جفتک اندازی نیست.البته شاید شادی در فکر و نظر شما اینگونه معنی بدهد که دلیل بر غالب کردن بر ۲ میلیون انسان ساکن در این شهر نیست.
کاملا معلوم است که در نظر شما، فقط با برگزاری مراسم عزاداری آنچنانی و دعوت مداحان میلیونی، زمینه سعادت آخرت فراهم میشود.
خیر. اینگونه که میفرمائید نیست.
شما که ادعای دیانت میکنید، و میگویید شیراز شهری مثلا طاغوتی ( ! ) شده است، اگر سند و مدرکی دال بر اجرای مراسم هایی مبنی بر طاغوتی بودن دارید رو کنید. از کی تا بحال نواختن سازهای ایرانی توسط کودکان هنرمند، و یا اجرای نمایش هایی که ریشه در فرهنگ و تمدن دیرینه ایران دارد، طاغوتی خطاب میشود؟
شما که در ابتدای سخنتان، استناد به آیه قرآن میکنید، در قرآن آیه ای به ما نشان دهید که بگوید این کارها باعث غذاب الیم مردم میشود و باعث سلب رزق.
به شما پیشنهاد میکنم حداقل ذره ای از سخنان پیامبرمان را در مورد شادی مردم بخوانید. شاید آگاه شوید.
پیامبر اسلام(ص) میفرمایند؛ ((اُلهوُ وَالعبوا فّاِنیٌّ اّکره اّن یُری فیِ دینِکُم غِلظهُ.))
{تفریح کنید و بازی و شادی کنید، من دوست ندارم دین شما، سخت و خشن باشد}. کتاب نهج الفصاحه حرف ب. صفحه ۷۸.
اما شما به گفته خودتان، فقط اسلام را در آیه و فتوا میبنید، در صورتی که اسلام این گونه نیست. و خود خداوند هم میفرماید که اینطور بندگان، اسلام را نمیشناسند. پس نظر و فکر به اصطلاح خیر آخرت خواه شما، مردود و مطرود است.

۳_ اگر شما راست میگویید، همان گونه که مخالف سرمایه گذاری و توسعه این شهر هستید، و برای دو ساختمان معمولی ۲۵ طبقه، آنگونه آشوب و بلوا بپا کردید، حداقل در تخریب هویت و اصالت شهر شیراز و بافت تاریخی شهر، از خودتان تحرکی نشان میدادید. اما سکوت شما نشان داد که همیشه بر منافع شخصی و گروهی خودتان فکر میکنید و میگویید توسعه شیراز و برج سازی در تضاد با ظهور امام زمان است.حرفی که ریشه در بیسوادی و اُمی بودن دارد و کاملا معلوم است که حداقل اطلاعی در مورد چگونگی ظهور امام ندارید.
تا آنجا که میدانیم، یک مشت پول دار به قول شما عیاش( که توهین محسوب میشود) همیشه از این شهر رانده شده اند. بخاطر تفکر عده ای خشک مغز.

ارشاد و فرهنگ ملیتشان اروپا و آمریکاست؟؟!!
باز هم این حرف شما نشان از بی اطلاع بودن شما و شستشوی مغزی شماست. حرف زدن و حرافی خیلی آسان است.
ما، اروپا و آمریکا را بلاد کفر مینامیم. چرا؟ چون همیشه {اگر بی دین هم باشند، آزاده اند ( طبق گفته امام حسین)}و همیشه سعی میکنند همدیگر را یاری کنندو به توسعه کشور و وطنشان کمک میکنند وزمینه شادی و نشاط را فراهم میکنند. چیزی که عکس آن در ایران انجام میشود.

شما که مکان هایی مانند حافظیه و سعدیه و سرای مشیر را به قول خودتان رقاص خانه و عشرتکده (!) مینامید، کاش یکبار هم که شده قدم به این مکانها گذاشته و با حس و حال ملکوتی و خدایی آنجا آشنا شوید. این درحالیست که خودتان به قرآن استناد میکنید، در مکانی مانند حافظیه قرائت قرآن انجام میشود که در کمال تعجب شما باز آنجا را رقاص خانه میدانید.!

از شما ممنونیم که اجازه نمیدهید آلات فحشا گسترش یابد. اما هرکه نداند، خیال میکند فقط شیراز مرکز مشروبات الکلی و مثلا بقیه کثافتکاریها است و فقط شیراز است که مرکز بهائیت است. به شما پیشنهاد میکنم کمی به شهرهای همسایه استان فارس بروید و در مجالسشان شرکت کنید تا به عینه ببینید. شهر بینطمی و آب وهوای آلوده تنبلی؟؟!! اول اینکه این جمله شما، فعل و فاعل درستی ندارد.
ثانیا، اگر میتوانید آب و هوای شیراز را تغییر دهید.( هم خدا را میخواهید و هم خرما را).
جناب محمد علی شیرازی، از خواندن پاسخ بنده به شما، سپاسگزارم،
اما بعید میدانم عاشق و مثلا سینه چاک شیراز باشید. شما بیشتر در کلامتان توی سر شیراز زدید تا نوازش.این ها هم در تظاهر ریشه دارد که تظاهر در اعمال ما جایی نداشته و صداقت و راستی و عمل در ما نمود پیدا کرده است.
البته در زمان حضرت علی هم بودند افرادی که مانند شما، دم از اسلام و قرآن میزدند، اما به پیشوایشان کمترین اعتنایی نکردند و رویش شمشیر کشیدند و فرقش را شکافتند.
عیب ما این است که از اسلام فقط ۲تا احکام بلد شده ایم.
ما نمیگذاریم شیراز شهری خشک و بی روح باشد. ما هم بیش از شما عاشق و سینه چاک این شهر که پایتخت فرهنگ و تمدن است هستیم.
یا حق.