چند روز پیش با یکی از مدیران آژانس های گردشگری کشور گفت و گو می کردم. او که مدیریت یکی از آژانس های برتر ایران را بر عهده دارد و بخش مهمی از فعالیت هایش بر تورهای ورودی متمرکز است، در خلال صحبت هایش اشاره ای داشت به آمارهای نادرستی که تا چند ماه قبل در حوزه گردشگری اعلام می شد و از جمله گفت که مسؤولان وقت، آمار گردشگران ورودی به کشور را با افزودن “دو صفر ناقابل(!)” به رسانه ها اعلام می کردند.با این حال خبر خوشی که داشت این بود که درست بعد از مذاکرات اخیر ژنو ، هر روز ایمیل هایی از طرف آژانس های خارجی و حتی آمریکایی دارند که پیشنهاد آوردن گردشگر خارجی به ایران را می دهند و تا کنون نیز برنامه ورود چندین تور جدید قطعی شده است.
این ، البته خبر خوشی است چه آن که اگر گردشگری در کشور رونق گیرد، حتی دیگر نیازی به فروش نفت نیز نخواهد بود و رونق با ثبات اقتصادی و اشتغال پایدار ، نخستین ثمرات آن خواهد بود. با این حال در دل این خوش خبری ، یک نگرانی راهبردی خوابیده است که می تواند وضعیت گردشگری ایران را بیش از پیش دچار بحران کند و آن موضوع زیرساخت های گردشگری در کشور است که در این نوشتار ،تنها به موضوع “هتل” اشاره می کنیم.
هتلداری در جهان امروز ، یک “علم” است که در دانشگاه های معتبر تدریس می شود و هتلداران، از بین فارغ التحصیلان این رشته و گرایش های آن ، جذب نیرو می کنند.در ایران نیز رشته هتلداری در حال تدریس است اما از آنجا که بسیاری از صاحبان هتل ها، مجهز یا باورمند به این علم نیستند، نیاز به نیروی متخصص را جدی نمی گیرند و از این رو ، بسیاری از هتل ها ، افرادی را به کار می گیرند که اصول اولیه برخورد با مهمان را هم بلد نیستند چه رسد به هتلداری مدرن که از الزامات توسعه گردشگری در عصر جدید است.
امروزه همه بخش های هتل داری، از تبلیغات و پذیرش گرفته تا روم سرویس و رستوران و … دارای تعاریف و استاندارهای شناخته شده ای هستند و حتی مسائل بسیار ریزی مانند این که گارسن رستوران هتل، از سمت راست یا از سمت چپ مهمان غذا را روی میز بگذارد یا چند قطعه یخ در لیوانش بیندازد، تعریف شده هستند و توریست ها به آن توجه و وسواس دارند.
اما مسأله ریشه ای تر، فقدان هتل به اندازه کافی است. مسوولان ارشد گردشگری در دولت های نهم و دهم ، وعده ای عجیب و غریب داده بودند:اسفندیار رحیم مشایی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری گفته بود و سپس تأکید هم کرده بود که آنقدر هتل ۷ ستاره در کشور خواهد ساخت که از شماره خارج باشد!
واقعیت این است که این وعده در همان زمان هم جدی گرفته نشد ولی فارغ از این وعده توخالی، باید گفت که تعداد هتل در ایران، بسیار اندک است و در سال های اخیر ، به جز معدودی هتل قابل توجه که در کیش و تهران و مشهد و چند شهر دیگر ساخته شده اند ، بقیه هتل های جدیدالاحداث، هم “کم شمار”ند و هم در حد و اندازه های استاندارد برای پذیرش توریست ها نیستند.
یکی از مدیران آژانس های گردشگری در این باره تعبیر جالبی داشت: “جنگ آینده ، جنگ هتل خواهد بود” ؛ منظورش این بود که آژانس های گردشگری که توریست های خارجی را به کشور می آورند، از این پس با مشکلی به نام کمبود هتل مناسب مواجه خواهند شد و مجبور خواهند بود به هتل ها ، امتیازات مادی بیشتری بدهند تا بتوانند آنها را برای توریست های خودشان در اختیار بگیرند. با این حال، همیشه با کمبود مواجه خواهند بود.
نکته جالب توجه اینجاست که بعضاً همین هتل های مناسب نیز توسط ارگان ها و ادارات دولتی برای کارهایی مانند همایش های ملی که مهمانان غیرمقیم دارند اشغال می شود و دایره انتخاب برای آژانس هایی که تورهای خارجی می آورند تنگ تر می شود. البته در همه دنیا ، اشغال هتل برای رویدادهای داخلی وجود دارد ولی از آنجا که در کشورهای حرفه ای توریست پذیر ، همه سیستم در خدمت گردشگری است ،رویدادهای داخلی که منجر به اشغال هتل های توریستی می شود را در فصل های کم مسافر برگزار می کنند.
مثلاً اگر دولت ترکیه بخواهد یک همایش دولتی در در شهر ساحلی کوش آداسی برگزار کند و چند هتل را با مهمانانش اشغال کند، این رویداد را در فصل تابستان برگزار نمی کند-تا هتل ها در مضیقه پذیرایی از دولتی ها یا توریست های خارجی نباشند – بلکه چنین برنامه ای را در زمستان که ضریب اشغال هتل ها پایین است برگزار می کنند.یکی از آژانس داران تعریف می کرد که در اصفهان ، هتلی را برای توریست های خارجی اش رزرو کرده بود ولی در آستانه ورود توریست ها ، از هتل با او تماس گرفته اند که “استانداری از ما خواسته در همان تاریخ هتل را در اختیار مهمانان همایش اش قرار دهیم!”.
این مدیر آژانس می گوید: وقتی به مدیر هتل گفتیم که ما این اتاق ها را از قبل رزروکرده ایم ، پاسخ شنیدیم: حق با شماست ولی ما که نمی توانیم مقابل استاندار بایستیم ، ما با این ها سر و کار داریم.خلاصه آن که تردید نکنید که اگر همین امروز ، تعداد واقعی گردشگران خارجی در ایران به عدد ۲ میلیون نفر برسد (پانزده برابر کمتر از ترکیه)، با یک افتضاح و آبرو ریزی در بخش هتل ها مواجه خواهیم شد و اساساً کشور نخواهد توانست این تعداد گردشگر را اسکان دهد.
بنابراین، هر چند افزایش آمار گردشگران خارجی مسرت بخش است اما وقتی امکان پذیرایی استاندارد از این گردشگران وجود ندارد، همین افزایش سریع توریست ها ، می تواند به یک ضد تبلیغ تبدیل شود. این، مانند آن می مانند که ناگهان دهها مهمان به خانه ای وارد شوند که برای آنها نه غذای کافی وجود دارد و نه رختخواب. بدیهی است که چنین وضعی، باید صاحب خانه را نگران کند.
بی گمان ، با بهبود اوضاع سیاست خارجی، تعداد توریست هایی که به ایران می آیند ، در کوتاه مدت چندین برابر خواهد شد و این در حالی است که صنعت هتلداری ایران ، اساساً قادر به پاسخگویی به وضعیت جدید نیست. از این رو ، سوق دادن سرمایه گذاری ها به سمت هتل سازی و تقویت حمایت های دولتی از بخش خصوصی در عرصه احداث هتل های استاندارد نیازی راهبردی و معطوف به آینده نزدیک است.
البته در شرایط طبیعی ، همزمان با رشد تعداد گردشگران ، سرمایه های بخش خصوصی نیز به این سمت می آید ولی در شرایط کنونی، به نظر می رسد که در صورت گشایش در سیاست خارجی ، فراهم سازی زیر ساخت های گردشگری عقب تر از میزان رشد گردشگر خارجی خواهد بود.
نکته جالب توجه این که همین هتل های موجود نیز که عناوینی چون ۵ ستاره و ۵ ستاره تاپ و نظایر این را یدک می کشند ، عمدتاً در حد ستاره هایشان نیستند و همین امر ، نارضایتی توریست های ورودی به ایران را باعث می شود.
فرض کنید که یک توریست چینی ، اروپایی یا ترکیه ای یک هتل ۵ ستاره در ایران رزرو می کند و وقتی وارد آن می شود و با هتل های ۵ ستاره دیگر جهان مقایسه اش می کند ، متوجه می شود که این به اصطلاح ۵ ستاره ایرانی ، از ۴ ستاره های استاندارد نیز کمتر است. در چنین فضایی او قطعاً احساس می کند که فریب اش داده اند.
در این میان برخی از هتل های ایرانی ، برای جذب گردشگر ، از عناوینی چون هتل بین المللی یا هتل بزرگ – که هر کدام بار معنای خاص خود را دارند – استفاده می کنند در حالی که عملاً این گونه نیستند و تنها با این عناوین ممکن است حس فریب خوردگی را در مهمانان خود ایجاد کنند که آواز دهل اینان را از دور شنیده اند!
جالب است که در حالی برخی هتل های ایرانی، از این عناوین پرطمطراق استفاده می کنند که هتل هایی مانند “کنکورد” (با ۱۳ هزار اتاق در پاریس، لندن، مادرید، فرانکفورت، ژنو، آمستردام، توکیو ، برزیل و …) نه خود را “بزرگ” می خوانند و نه از عنوان “بین المللی” استفاده می کنند.پیشنهاد می شود سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ، استانداردهای جهانی در خصوص بهره گیری از این عناوین را در داخل پیگیری کند و علاوه بر آن ، یک بازنگری جدی و سختگیرانه در خصوص ستاره های هتل ها بر مبنای امکانات و خدماتشان انجام دهد.
درست است که به دلیل برخی قوانین و مقررات در ایران ، نمی توان گردشگرانی از جنس توریست هایی که به کشورهایی مانند ترکیه می روند را جذب کرد و دستکم در کوتاه مدت حتی به رقم های چند میلیون نفری در سال رسید ، اما رونق گردشگری در همین چارچوب های موجود ، گزینه ناگزیر اقتصاد ملی است و باید از هم اکنون – هر چند که دیر هم شده است – به جبران مافات و ایجاد زیرساخت های گردشگری از جمله در بخش هتلداری پرداخت.کارشناسان علم گردشگری می گویند هر توریست ناراضی ۱۱ نفر را از سفر به کشوری که بدان سفر کرده است، باز می دارد.
درود بر دولت مردمی دکتر روحانی .
البته یه مسئله ای هم هست . گردشگر که زیاد میشه متناسب با اون هتلها و شرایط فرهنگی هم بهتر میشه . اینطور نیست ؟
نه امین جان مربوط به زیرساخته باید از ریشه درست بشه
امین جان
ظرفیت اتاقهای هتل های شیراز چقدر هست ؟
در واقع شیراز برای اسکان چند نفر جا داره ؟
امیر عزیز اطلاع دقیقی ندارم متاسفانه
بسیار مسرت بخش است که به موضوعات کیفی تر توجه می کنید.
خصوصا توریسم که علاوه بر مزایای مادی، اثرات هنگفت معنوی و فرهنگی مثبت بر افراد کشور داره.
شاید بدرستی یک جنبه از مشکلات گردشگری رو گفتید که مکان اقامتی یا هتل هست.
خواستم اینجا نکته ای رو متذکر بشم که یکی از اصلی ترین مشکلات هتل داری و کلا توریسم ایران هست.
ساختن هتل به امید جذب توریست خارجی -که مستقیما با سیاست متلاطم ایران سرو کار دارد- سرمایه گذاری پر ریسک و کم بازده ای است. و اساسا داستان مرغ و تخم مرغ خواهد شد. اگر سرمایه گذار بگوید اول توریست باشد و تورگردان ابتدا مشکل هتل را مطرح کند!
در تمامی کشورها، مناطق توریستی مشخص شده هستند و نه تنها توریست های خارجی که گردشگران داخلی هم مشتری ثابت هتل ها هستند (بجز سازمانها و دولت).
در ایران یکی از مشکلات عمده گردشگری داخلی تعطیلات نوروز است!
یک تعطیلات طولانی بدون هیچ منطق اقتصادی، سیاسی و گردشگری. بنا به سنت قدیمی، تمامی ایرانیان تلاش میکنند حتی اگر یک سفر در سال دارند را در مناسبت نوروز قرار دهند. و این حجم مسافر علاوه بر مواجه شدن با کمبود شدید امکانات و افزایش بی منطق قیمتها، کمترین کیفیت خدمات را تحویل می گیرند و همینطور سود چندان و پایداری را عاید صنعت هتل داری نمی کند.
در سایر کشورهای توسعه یافته، تلاش می شود که تعطیلات ملی با تعداد روز کمتر و تعداد بیشتر، گسترده در تقویم سالانه باشد. و از طرف دیگر بخش خصوصی و هتلداران هم سعی می کنند با کاهش قیمت ها در روزهای کم اشتغال، توزیع زمانی مناسب تری از مسافران را ایجاد کنند. و البته بسیار سیاست های ظریف دیگر که هر منطقه توریستی مربوط به خود دارد.
توزیع زمانی مسافران داخلی یکی از مهمترین مشکلات صنعت هتلداری ایران است، ماه ها هتل ها با حداقل مشتری هستند. که باید چاره ای برای این مشکل اندیشیده شود.
در نهایت اینکه توقع ایجاد هتل باید متناسب با استقبال مسافران از آن باشد. و برای کشوری مانند کشور ما پایه صنعت توریسم خارجی و درآمد های میلیارد دلاری باید گردشگری داخلی باشد و حمایت دولت از بخش خصوصی با تسهیلات مالی و قوانین مناسب مثلا افزایش مرخصی سالانه کارکنانی که در نوروز به مسافرت نروند یا بسته های تشویقی فصلی به مناطق مختلف گردشگری بنا به وضع اقلیمی آنها و …
امیدوارم که تحرک سیاسی بوجود آمده منجر به رونق صنعت گردشگری بشود.
البته امیدوارم خوشبینی این مدیر آژانس گردشگری شکل واقعیت به خودش بگیره و ما واقعا شاهد ورود تورسیتها ی واقعی به کشور باشیم.
اما یکی از دلایل کمبود هتل در ایران و مخصوصا در شیراز همین کمبود توریست و رونق نداشتن صنعت توریسمه. و تا وقتی این صنعت دوباره شکوفا نشه و رونق پیدا نکنه نمی شه انتظار داشت که سرمایه دارها با ذوق و اشتیاق دنبال احداث هتل باشن.نمونش هتل مجتمع خلیج فارسه که بنظر می رسه رها شده و خبری و انگیزه ای برای تکمیل کردنش نیست !!یا احداث هتلهای دیگه که خیلی بیشتر از اونی که باید, ساختش طول می کشه (در مقایسه با ساخت وسازهایی با کابری تجاری یا مسکونی)
متاسفانه تا امروز من یکی که شاهد برنامه ریزی یا تلاش عملی برای زنده کردن صنعت تورسیم نبودم تنها خبری که این مدت شنیدم .خبر گسترش توریسم مذهبی بوده که در این مورد هم فکر نمی کنم توریستهای عراقی و لبنانی و افغان و پاکستانی خیلی دنبال اقامت در هتل های لوکس باشن.برای اسکان این نوع توریستها مذهبی همون مهمانسراها هم جوابگو هست البته اگه بشه اسم این مسافرها رو توریست گذاشت.چون به نظر می رسه در این مورد بیشتر مسائل تبلیغات مذهبی و ایدولوژیکی مد نظر باشه تا کسب سود مالی و رونق اقتصادی.!!
یک نکته که دوستان فراموش کرده اند اینه که مثلا در شهری مثل شیراز عمده درامد هتلها از اقامت مسافرین نیست بلکه از درامد رستوران و کافی شاپ وسالنهای ورزشی و سالنهای کنفرانس و سالنهای مراسم عروسی و مهمانی هست و درامد اینها خیلی بیشتر از اقامت مسافرین هست و به قطع ساخت هتل در هر صورت سودده و مقرون به صرفه هست .
مدیرکل راه و شهرسازی استان فارس:
بزرگترین آزادراه کشور سال ۹۴ به بهرهبرداری میرسد
مدیرکل راه و شهرسازی استان فارس گفت: بزرگترین آزادراه کشور (شیراز – اصفهان) به طول ۲۱۰ کیلومتر در استان در حال اجراست و تا پایان سال ۹۴ به بهرهبرداری میرسد.
یعنی مسیر شیراز اصفهان میشه ۲۱۰ کیلومتر ؟ یعنی دو ساعته میرسی اصفهان ؟ ( استفاده از قطار نصف میشه )
ارش جان
طول مسیر میانبر ۲۱۰کیلومتر هست . مسیر فعلی ازاد راه شیراز – اصفهان ۴۸۶ کیلومتر هست که با کسر ۱۳۰ کیلومتر – مسافت بین شیراز و اصفهان میشه ۳۵۶ کیلومتر .در واقع مسیر جدید ۱۳۰ کیلومتر فاصله رو کم میکنه .
برای شیراز سه نوع توریسم مهمه : توریسم گردشگری- توریسم درمانی – توریسم ورزشی. نمیخوایم صنعتی بشیم صنعتی شدن مشکلات آلودگی و زیست محیطی به همراه داره و اصلا برای استان فارس مناسب نیست. .به جای اون از تولیدات و صنایع دستی استان حمایت کنند که برای استان مفید باشه.
از پتانسیل های فارس میشه در توریسم ورزشی هم استفاده کرد. ساحل داریم – دریا ی نیلگون خلیج همیشه فارس رو داریم- جنگل داریم- کوستان داریم- کویر هم داریم.
استان فارس خیلی پتانسیلهای گردشگری داره اما حیف که کسی به فکر نیست …
تمام صنایع هم الودگی ندارند مثل صنعت صنایع دستی . ایا ما چند واحد صنعتی مدرن داریم که بتونن صنایع دستی ما رو به تمام جهان صادر کنند .