آرامگاه سعدی شیراز در یک روز پاییزی میزبان بازدیدکنندگانی است که از نقاط مختلف شیراز و دیگر مناطق کشور خود را به آنجا رساندهاند. به گزارش شیراز۱۴۰۰، حضور گردشگران داخلی و خارجی در این فصل از سال در مراکز گردشگری شیراز قابل توجه است و به نظر میرسد یکی از دلایل آن، روزهای تعطیل اعیاد قربان و غدیر باشد.
آرامگاه سعدی اما، پس از انجام بهسازی و تعمیرات آنطور که باید باشد نیست. حوضچه روبرو آرامگاه به همراه آبنمایی که در وسط محوطه کشیده شده خشک است و در قنات معروف سعدی نیز آبی در جریان نبود!
پس از بیمهری صورت گرفته به سعدی شیرازی در تغییر نام تونل سعدی به فضیلت که البته شهروندان همچنان از نام سعدی برای این تونل استفاده میکنند، این بار قرعه به نام محوطه آرامگاه افتاده است تا سعدی شیراز را از بیتوجهی صورت گرفته برنجاند!
امید است سرانجام روزی فرا رسد که ارزش و منزلت مشاهیر و بزرگان خود را دانسته و برای آنان و آرامگاهشان احترام قائل شویم.
عکس: علی مصلح
بسیار زیبا و هنرمندانه مخصوصا عکس شماره ۳
| بسیـار ممنـونم .خودم هم علاقه خاصی به عکـس شماره ۳ دارم|
امین جان و آقای علی مصلح ممنون از تصاویر زیبا.
امین جان از این پروژه اطلاعی داری؟؟
میشه پستی ازش بزاری؟
روزنامه خبر جنوبhttp://www.khabarads.ir/jonoob/Jshau.php?View=44-92.7.29-www.khabarAds.com.jpg
| ممنـون حـامد خـان . این فروشگاه تعاونی که لینکشو گذاشتی متاسفانه در خیابان طالقانی و چسبیده به حمام وکیـل هست که سالها همین کاربری رو داره و کسی به فکر نیست!!! |
ممنون آقای علی مصلح.سپاسگزارم.
والا تا اونجایی که من خوندم قراره حاشیه بزرگراه خلیج فارس کنار فرودگاه احداث بشه. کار ساختش هم آغاز شده.
بله. من اشتباها فکر کردم منظورت اون تعاونی کنار حمام وکیل هستــ. اون پایانه صادراتی دقیقا در خلیج فارس هست و شروع شده. ممنون
ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید هـزار سال پس از مرگ او گرش بویی
تصاویر بسیار زیبایی است.
| سپـاس فراوان ، حمایتــ هاتون مایه دلگـرمیه |
بسیار زیبا.این اقای دیهیمی که اسمشون در اعضای هیئت مدیره مهندسین جهان نمای شهر راز هست همین اقای دیهیمی عضو شورای شهرن؟
http://www.jnsr.ir/MainPage.aspx#
عکسا خیلی عالین …
در مورد واگن های مترو که به بندرعباس رسیدن, خبر درسته ؟؟
چراهیچ مسئولی چیزی نگفته درموردشون ؟؟؟
| ممنونم |
فکر کنم بندرعباسی ها از لجشون نذارن این واگن ها به شیراز برسه D:
دمتون گرم واقعا زیبا بود
| ممنونم از لطفتــ عرفان جان |
عکس ها خیلی زیبا هستن.کاش امکاناتی فراهم می شد تا این عکس ها به دست جهانیان برسه تا با ایران و مخصوصا شیراز بیشتر آشنا بشن و به ایران سفر کنند.
راستی یادم رفت سپاسگزاری کنم.بابت عکس ها بسیار سپاسگزارم
| ممنونم. تشکـر لازم نیستــ . این کوچکترین کاریه که میتونم واسه شهــر زیبامون انجـام بدم |
سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟
یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟
یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟
هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست
« مشنو ای دوست! که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست »
لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس
به هوس بال زد و گشت گرفتار قفس
پایبند تو ندارد سر دمسازی کس
موسی اینجا بنهد رخت به امید قبس
« به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقهٔ زلف تو گرفتاری هست »
بیگلستان تو در دست بجز خاری نیست
به ز گفتار تو بیشائبه گفتاری نیست
فارغ از جلوهٔ حسنت در و دیواری نیست
ای که در دار ادب غیر تو دیاری نیست!
« گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست »
دل ز باغ سخنت ورد کرامت بوید
پیرو مسلک تو راه سلامت پوید
دولت نام توحاشا که تمامت جوید
کآب گفتار تو دامان قیامت شوید
« هرکه عیبم کند از عشق و ملامت گوید
تا ندیده است تو را، بر منش انکاری هست »
روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم
شب نباشد که ثنای تو مکرر نکنم
منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم
نزد اعمی صفت مهر منور نکنم
« صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟
همه دانند که در صحبت گل خاری هست »
هرکه را عشق نباشد، نتوان زنده شمرد
وآن که جانش ز محبت اثری یافت، نمرد
تربت پارس، چو جان جسم تو در سینه فشرد
لیک در خاک وطن آتش عشقت نفسرد
« باد، خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد
آب هر طیب که در طبلهٔ عطاری هست »
سعدیا! نیست به کاشانهٔ دل غیر تو کس
تا نفس هست، به یاد تو برآریم نفس
ما بجز حشمت و جاه تو نداریم هوس
ای دم گرم تو آتش زده در ناکس و کس!
« نه من خام طمع عشق تو میورزم و بس
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست »
کام جان پر شکر از شعر چو قند تو بود
بیت معمور ادب طبع بلند تو بود
زنده جان بشر از حکمت و پند تو بود
سعدیا! گردن جانها به کمند تو بود
« من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود؟
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست »
راستی دفتر سعدی به گلستان ماند
طیباتش به گل و لاله و ریحان ماند
اوست پیغمبر و آن نامه به فرقان ماند
وآن که او را کند انکار، به شیطان ماند
« عشق سعدی نه حدیثی است که پنهان ماند
داستانی است که بر هر سر بازاری هست »
شعر بالا مسمط مشهور ملک اشعرای بهار از غزل سعدی بود غزلی که با این مطلع آغاز میشه : مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست. این هم یه غزل زیبا از رهی معیری در وصف شیراز و حضرت سعدی علیه الرحمه
چون شفق گر چه مرا باده ز خون جگر است
دل آزاده ام از صبح طربناک تر است
عاشقی مایه شادی بود و گنج مراد
دل خالی ز محبت صدف بی گوهر است
جلوه برق شتابنده بود جلوه عمر
مگذر از باده مستانه که شب در گذر است
لب فروبسته ام از ناله و فریاد ولی
دل ماتمزده در سینه من نوحه گر است
گریه و خنده آهسته و پیوسته من
همچو شمع سحر آمیخته با یکدیگر است
داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست
ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است
خاک شیراز که سرمنزل عشق است و امید
قبله مردم صاحبدل و صاحب نظر است
سرخوش از ناله مستانه سعدی است رهی
همه گویند ولی گفته سعدی دگر است