نام کریمخان، برای تمام کسانیکه یکبار به شیراز سفر کرده باشند، آشنا است، حتی آنانکه به شیراز هم نیامدهاند، در تاریخ بارها از خاندانی خواندهاند که در راس آنان مردی قرار داشت که خود را وکیلالرعایا نامید و نامی و ماندگار شد.
به گزارش شیراز۱۴۰۰ و به نقل از خبرنگار ایسنا، اما نام کریمخان زند، علاوه بر آنکه یادآور یک دوره تاریخی بسیار روشن و پربار در دوران حکومت زندیه، است، برندی برای شیراز محسوب میشود.
شیراز، شهری که در عمق تاریخ ریشه دارد و هنوز هم در کوچه پس کوچههایش، رازهایی نهفته، ناشناختههایی که بسیاری از شهروندان و ساکنان این دیدار، از آنها بیاطلاع هستند، هرچند در یکی دوسال اخیر خانههای تاریخی این شهر و حکایتهای آن، تاریخ این شهر را از زاویهای دیگر به نگاه کاوشگر مخاطبان میلیونی در سراسر ایران و جهان دعوت کرد، اما بسیاری از ناشناختهها یا کمتر شناخته شدهها در این شهر وجود دارد و باید پرژکتور رسانه، با تلاش خبرنگار، روی آنها زوم شود، مبادا در فراموشخانه، با تیغه لودرهای ناشناسان، فروریزد!
اما انتشار کتابی، به قلم یک استاد دانشگاه، یک شهروند شیرازی و یک متخصص باستانشناسی، اینبار بهانهای شد برای حرکت در مسیر خیابانی بهنام کریمخان زند، خیابانی که به اعتقاد، دکتر مصطفی ندیم، در کشور و حتی جهان کمنظیر است!
ندیم که خود دورهای از دوران زندگی خود را در محدوده خیابان کریمخان زند، طی کرده و خاطرات بسیاری از این خیابان و آنچه در دورهای چهل ساله، بر آن گذشته است، دارد، این بار در قالب یک رمان، اصلیترین شریان شهری در شیراز را واکاوی کرده و خواننده را تا عمق تاریخ این شهر هزار راز، برده است.
کتاب “خیابان کریمخان زند” اگرچه مدت کوتاهی است که به پیشخوان کتابفروشیهای معتبر، اضافه شده اما مخاطبان خود را خوب پیدا کرده است.
گفتو گو با مصطفی ندیم، یافتن پاسخی بود برای پرسشهایی که با خواندن این اثر، به ذهن مخاطب متبادر شود، اگرچه در اثنا آن، نقبی به تاریخ طولانی شیراز و خیابان کریمخان زند، ایجاد شد!
ایسنا: انگیزه نوشتن این کتاب، شاید بهعنوان اولین پرسش، بهترین گزینه باشد؟
ندیم: من ۱۲ سال در محلهای زندگی کردم که به محله پشت استانداری، معروف بود، یک محله با ویژگیهای منحصر بهفرد که در نزدیکی خیابان کریمخان زند قرار داشت. دورانی از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۵، سالهایی طولانی و تاثیرگذار.
در آن زمان، محله پشت استانداری، یک محله با حدود ۴۰ خانه بود، محلهای که از سال ۳۸ و پس از احداث ساختمان استانداری، آرام آرام شکل گرفته و کامل شده بود، محلهای با ویژگیهای کمنظیر.
یکی از ویژگیهای این محله حضور افرادی از لایههای مختلف اجتماع بهلحاظ فرهنگی، علمی و مذهبی و زندگی مسالمتآمیز و بسیار دوستانه همه آنان در کنار یکدیگر بود، بافتی که شاید میتوان آن را نمونهای از بافت آن زمان در شیراز دانست.
در آن زمان بسیاری از سران مذهبی، اقتصادی و اجتماعی شیراز در این محله سکونت داشتند، یهودیان، زردشتیها، مسیحیان و مسلمانان، همه در کنار هم زندگی کرده و حتی در پاسداشت سنتهای هم به یکدیگر کمک میکردند.
البته دههای که در واقع داستان کتاب در آن شکل گرفته، یک دوره انتقال و بسیار مهم برای شیراز بود، دورهای که شهروندان از بافت تاریخی که در آن سنتهای خود را بهخوبی حفظ و از آنها حفاظت کرده بودند، جدا شده و برای سکونت به محلههای جدید میرفتند و از طرفی خانههای جدید با معماریهای نو شکل گرفت و در دهه ۶۰ و بعد از آن که بافت جدید توسعه پیدا کرد و سنتها فراموش شد و همراه با تغییر معماری خانهها، روابط افراد ساکن در آنها هم دستخوش تغییر شد.
این دهه یک دهه بسیار با اهمیت در تاریخ شیراز و حتی ایران بهشمار میرود. البته باید بدانیم که دهه ۶۰ یعنی سالهای قبل از ۱۳۶۰، و تغییراتی که در آن دهه با سرعت، گسترش یافت.
خب در آن دوره گذار یا انتقال، یک محله در شیراز بود به نام محله پشت استانداری که پیروان ادیان الهی مختلف در آن با دوستی و مدارا کنار هم زندگی کرده، هرکدام سنتهای خود را اجرا میکردند و حتی در اجرای سنتها به یکدیگر یاری میرساندند و در انجام فعالیتهای مختلف همراه بودند و مثلا تیم فوتبالی داشتند که در حقیقت بینالمذاهب بود!
از طرفی قرار داشتن این محله در کنار استانداری و مرکز ستاد ارتش و خیابان زند و نقطهی مرکزی شهر، آن را در معرض توجه قرار داده بود.
ایسنا: خیابان کریمخان زند، چه زمانی شکل گرفت و چطور توسعه پیدا کرد؟
ندیم: امامقلیخان در دوران حکومت خود بر فارس، ۲ خیابان در شیراز به تقلید از چهارباغ اصفهان احداث کرد، یکی خیابان بین دروازه اصفهان و تنگ اللهاکبر، که اکنون به خیابان حافظ معروف است و دیگری خیابان دروازه شاه تا باغ رزیها و تاکستانهای اطراف.
در دوره صفویه، خیابان اول اهمیت بیشتری داشت، موضوعی که در دورههای زندیه و قاجاریه هم استمرار داشت و در زمان امامقلیخان چندین باغ در این مسیر سامان یافت و در دورههای زندیه و قاجاریه هم باغهایی مانند باغنو و باغ جهاننما، احداث و ایجاد شد.
بههرحال عمر امامقلیخان کفاف نداد که چهارباغ را ایجاد کند. در دوران زندیه، توجه به خیابان دوم با احداث باغهای مختلفی نمود داشت، بطوریکه کریمخان، باغی را برای پسرش در این محدوده ایجاد کرد که به باغ ابوالفتحخانی معروف شد، باغی در ضلع شرقی باغ ارم.
با ایجاد و گسترش باغها، که باغ صفا هم یکی از آنها بود، خیابان زند بهتدریح شکل گرفت و در شرق این خیابان و نقطهای که اکنون به چهارراه زند مشهور است، زمین چوگانی احداث شد. در دوران قاجار، این خیابان بیشتر مورد توجه قرار داشت و بر تعداد باغها افزوده شد و آمدن سفارت انگلیس به این خیابان، بر اهمیت آن افزود.
در همان دوران زردشتیها باغ عضدالدوله را خریداری و به آتشکده تبدیل کردند. مکانی که در کنار خانه فرهنگ فعلی و حدفاصل خیابانهای خیام و انوری قرار دارد.
با استقرار و فعال شدن سفارت انگلیس بهعنوان یکی از ارکان توسعه سیاسی در حوزه بینالملل، در اواخر قاجار، زیرسازی خیابان زند آغاز شد و از دروازه شاه(میدان شهداء) تا میدان امام حسین(ع) که آن موقع به فلکه حوض معروف بود، مسیر زیرسازی شد و احمدشاه هم به شکل رسمی از این خیابان عبور کرد!
خب در دوران پهلوی اول، مسیر مجددا شنریزی شد و وسط آن هم یک باغچه ایجاد کردند و تقریبا به شکل کنونی در آمد و از سال ۱۳۱۰ به بعد آرام آرام واحدها و اماکن تجاری، دو طرف خیابان شکل گرفت و توسعه یافت و بافت پشت مغازهها بهعنوان بخش تجاری، انشعابهای مسکونی جدید ایجاد شد.
ایسنا: در مورد ویژگیهای این خیابان، توضیحاتی دادید، اما اینکه خیابان زند را یک خیابان منحصر بهفرد میدانید، چه ویژگیهای دیگری به این تعریف کمک میکند؟
ندیم: یکی از ویژگیهای این خیابان، استقرار تمام اماکن از سیاسی، نظامی، بینالمللی، تجاری و مسکونی در یک مسیر آنهم طی ۳ دهه است، البته شکل و خصوصیتهای فنی خیابان هم یک ویژگی محسوب میشود اما دقت که کنیم متوجه میشویم ساختمانهای آموزش و پرورش، شهرداری، بیمارستان(بیمارستان سعدی)، اماکن مذهبی و ….
در این خیابان مسجد سپهسالار، کنیسه یهودیان، کلیسای مسیحیان، آتشکده زردشتیان، در کنار هم قرار گرفته و این نشان میدهد که جامعه ایران همواره محیطی امن برای تمام پیروان ادیان الهی بوده و است.
خیابان زند را میتوان مینیاتور یک شهر با معماری جدید در ایران دانست، شهری با تمام نیازهای فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، اداری، نظامی، بهداشتی و درمانی و مذهبی.
ایسنا: اسناد و مدارک تاریخی مورد نظر برای نگارش این کتاب را چگونه تامین کردید؟
ندیم: این یکی از مهمترین مباحث در نگارش این کتاب بود، واقعیت این است که اگر فردی بخواهد در خصوص دوران تاریخی هخامنشیان و حتی قبل از آن تحقیق داشته باشد، دسترسی بیشتری به اسناد و مدارک تاریخی دارد، متاسفانه تعداد اسناد و مدارک تاریخی در خصوص شیراز دوره زندیه و قاجار و حتی پهلوی اول، بسیار اندک است.
بیتردید میتوان ادعا کرد که اگر یک نسل دیگر از امروز بگذرد، وقایع مختلف در خصوص چگونگی شکلگیری شیراز جدید از دوران زندیه به بعد، بهکلی از یاد خواهد رفت و سند معتبر مکتوب دیگری باقی نمیماند و حتی منابع شفاهی مورد استفاده و معتبر هم دیگر قابل دسترس نخواهند بود.
من هم در مسیر نگارش این کتاب، بیشتر از منابع شفاهی و البته دارای اعتبار و مطمئن، سود بردهام، البته اسنادی نیز مربوط به شهرداری مورد استفاده قرار گرفته است و مطبوعات و نوشتههای مطبوعات نیز دیگر سندی بوده که استفاده شده است.
یکی از مهمترین منابع مورد استفاده من کتاب تاریخ بلدیه شیراز نوشته دکترمحمدرضا خالصی بوده است.
ایسنا: شیوه نگارش این کتاب، نه کاملا برپایه رمان و داستاننویسی است و نه علمی و آکادمیک یا تاریخی، چطور به این شیوه نگارش رسیدید؟
ندیم: اینگونه آثار را میشود صرفا با دیدگاهی آکادمیک و علمی دید، که البته به اثری خشک و بیروح تبدیل خواهد شد، یا به شیوه داستانی که آنوقت کاربردی علمی و آکادمیک ندارد و شاخص علمی بودن افت میکند.
بنابراین تصمیم گرفتم که هر دو شیوه را تلفیق کنم تا هم مخاطبان داستانی را داشته باشم، هم در حوزه آکادمیک به اثر ضربه نخورد. بنابراین شیوه نگارش ساده و روانی انتخاب شد با توجه به اینکه تمام منابع، اسنادی قابل استناد و معتبر بوده است.
ایسنا: به نظر شما، با توجه به اینکه آثار مکتوب زیادی مرتبط با تخصص آکادمیک خود منتشر کردهاید؟ وضعیت نشر و کتاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
ندیم: به نظر من وضعیت فرهنگی ما در حوزه نشر و کتاب اصلا خوب نیست، حمایتها بسیار اندک، تیراژ بسیار پائین و در کل حال خوبی ندارد.
در تاجیکستان، حداقل تیراژ کتاب، ۱۰ هزار نسخه است، در ایران این تعداد ۵۰۰ نسخه، جمعیت تاجیکستان را که با ایران مقایسه میکنیم، متوجه وخامت اوضاع خواهیم شد.
در آن کشور یک اثر بهسرعت به چاپهای بعدی میرسد، علیرغم آنکه تیراژ اولیه هم بالا است، اما در کشور ما همان ۵۰۰ نسخهای که منتشر میشود را باید هدیه بدهی!! حتی فرهنگوران و اندیشمندان ما هم وقتی پای خرید کتاب و محصولات فرهنگی در میان باشد، متوقف میشوند.
دانشجویان در دانشگاههای ما جزوه نویس و جزوهخوان شدهاند، اگر کتابی به آنها معرفی شود، اول قیمت آن را سئوال میکنند، وقتی وضعیت دانشجو به عنوان نمایندهای از قشر تحصیلکرده، این باشد، از عامه جامعه چه انتظاری داریم.
شما سئوال کنید، بسیاری از این مردم شاید در هفته حتی در روز برای خرید یک پیتزا یا یک وعده غذایی، دهها هزار تومان هزینه کنند، اما برای کتاب حاضر نیستند همان هزینه یا کمتر از آن را انجام دهند. بعد هم مدام میگوئیم مشکلات فرهنگی داریم.
امروز هزینههایی که ما در حوزه فرهنگ و پژوهش و فعالیتهای تاثیرگذار فرهنگی انجام میدهیم، در قیاس با هزینههایی که برای سایر امور غیرضروری و درجه چندم، داریم، چه میزان است؟ حتی در دستگاهها و سازمانهایی که کارشان فرهنگی و علمی است.
به گزارش ایسنا، کتاب ” خیابان کریمخان زند” پرژکتوری است که بر روی بخش کوچکی از تاریخ شیراز روشن شده و زوایای تاریک آن را برای مردم روشن کرده است.
شیراز شهری که پر از رمز و رازها، خاطرات و تاریخی است که ثبت نشده در سرازیری فراموشی، به سمت ژرفنای تاریکی مطلق پیش میرود.
این کتاب میتواند برای تمام جوانان دهههای ۴۰ و ۵۰، پر از خاطرات خوب و شیرین گذشته باشد و برای جوانترها، روشن کننده بخشی از خاطرات تاریخی شیراز.
خیابان زند یک از مشهورترین خیابانهای ایران هست که عدم برنامه ریزی برای ساخت مطبهای پزشکان این خیابان رو رو به زوال برده است . همین الان باید برنامه ریزی برای انتقال مطبهای پزشکان به شهرک سلامت شود .
عامل ترافیک خیابان زند همین مطبهای پزشکان هست . شهرداری باید فکری هم برای انتقال مراکز دولتی به خارج از مرکز شهر باشه . تمام مراکز دولتی باید در یک شهرک الکترونیکی قرار بگیرند .
خیابان زند خیابان گردشگری شیراز هست و باید سنگ فرش و نورپردازی بشه .
امین جان چرا اینهمه گفتیم یکبار پست نزاشتی
چرا مجسمه تمام مشاهیر و افراد مهم رو تو شهرهای دیگه گزاشتن ولی مجسمه کریم خان که اینهمه هزینه بر بود رو برداشتن؟؟؟؟
چرا ؟
هادی جان چه میشه گفت…
نسل های گذشته ما ارگ کریمخانی،موزه،مسجد عتیق عمارت شاپوری و غیره رو دراین بلوار برای ما میراث گذاشته اندتا ما الان با افتخار پذیرای مسافران و توریستها باشیم ولی ما چی چی برای نسل های بعدی باقی خواهیم گذاشت؟؟بعید نیست بجای مجسمه و تندیس کریمخان و ملاصدرا انوری و.. تندیس همراهان بیمار بلوار زند رو وسط بلوار قراربدن!