تازهترین مطالعات باستانشناسی در تُل آجری، واقع در ۳ کیلومتری تختجمشید، منجر به کشف یک دروازه هخامنشی، پیش از پیدایش تختجمشید شد. باستانشناسان معتقدند این دروازه که شباهت زیادی به دروزاه «ایشتار» در بابل دوران باستان دارد، به یک کاخ هخامنشی دیگر مربوط میشدهاست.
به گزارش شیراز۱۴۰۰ و به نقل از CHN چهارمین فصل کاوشهای باستانشناسی تُل آجری، توسط هیات مشترک ایران و ایتالیا، در حالی به پایان رسیده که رازهای این محوطه باستانی فاش شدهاست. پیش از این کشف آجرهای لعابدار، شباهتهای زیادی بین آنچه در تل آجری دفن شدهاست را با سنت معماری بابلیها نشان داده بود، اما حالا باستانشناسان مطمئن هستند که در ساخت بنای تُل آجری که دروازه ورود یکی از کاخهای هخامنشیان پیش از پیدایش تختجمشید است، از سنت و فرهنگ معماری بابلیها استفاده شدهاست.
علیرضا عسگری چاوردی، سرپرست ایرانی هیات مشترک باستانشناسی ایران و ایتالیا در باره کشف تازه این هیات به CHN گفت: «کاوشهای باستانشناسی در تُل آجری و کشف دیوارهای قطور و راهروهایی که برای ورود و خروج ساخته شدهاند، به ما نشان داد آنچه در طی سالیان دراز در تُل آجری دفن شده، یک دروازه است.»
وی در ادامه گفت: «کاربری این دروازه ارتباطی با ساختار تختجمشید ندارد و برای ورود به یکی دیگر از کاخهای هخامنشیان ساخته شدهاست. محور ارتباطی این دروازه در فاصله ۱۰۰ متری جنوب آن یعنی در محوطه تل فیروزی ۵ کشف شد که در آنجا کاخی بزرگ به ابعاد ۵۵ در ۶۰ متر وجود دارد. محدوده بین دروازه تل آجری و هم کاخ مکشوفه اخیر را پردیسهایی فرا گرفته بود که امروزه بخشی از سازههای آبرسانی این پردیس در محل وجود دارد و هم اطلاعات حاصل از بررسی ژئوفیزیک وجود باغها و سیستمهای آبرسانی این قسمت را روشن کرده است.
این ساختمان (دروازه تُل آجری) بنای چهارگوش است که ابعاد هر ضلع آن حدود ۴۰ متر در محور شمالی جنوبی و ۳۰ متر در محور شرقی – غربی بوده است. دیوارهای قطور این ساختمان به ضخامت حدود ۱۰ تا ۱۲ متر، دور تا دور اتاقی مستطیل شکل به ابعاد ۴۰ متر مربع در مرکز مجموعه فرا میگرفته که این اتاق مرکزی با راهرویی به عرض ۵ متر در دو ضلع جنوب شرقی و شمال غربی به بیرون باز میشده است. در واقع میتوان گفت چشم انداز بنای تل آجری در این فصل از کاوش با شناسایی یک دروازه بزرگ روشن شد.
با توجه به وجود تعداد ۱۲ بنای باستانی دوره هخامنشی در این بخش از حریم تخت جمشید به احتمال به دلیل وجود مشابهت زیاد بین آجرهای لعابدار مکشوفه از بنای دروازه مکشوفه جدید با نقوش اسطورههای بین النهرین و به ویژه دروازه ایشتار در بابل بین النهرین و هم مشابهت نزدیک پلان کاخ بزرگ مکشوفه در فیروزی ۵، به نظر میرسد این بخش از شهر پارسه در دوره کوروش هخامنشی وجود داشته است و مهمتر اینکه بناهای این قسمت پیش از بنای تختگاه تخت جمشید بنا شده است. در واقع کشفیات اخیر خلاء تاریخی شهر پارسه به ویژه در دوره کوروش (۵۵۹-۵۲۹ پ. م) و کمبوجیه (۵۲۹-۵۲۱ پ. م) پیش از به قدرت رسیدن داریوش در سال ۵۲۱ پیش از میلاد را روشن میکند.
به گفته عسگری شباهت زیادی بین ساختار معماری این بخش از شهر پارسه با ساختار معماری کاخهای پاسارگاد وجود دارد.
اما آنچه در کاوشهای باستانشناسی تُل آجری اهمیت دو چندان دارد، کشف آجرهای لعابدار در این محوطه باستانی است. آجرهایی که نشانههایی از حیوانات افسانهای روی آنها نمایان است.
عسگری در اینباره گفت: «مهمترین یافتههای این فصل از کاوش تعداد ۳۰ قطعه آجر لعابدار رنگین مزیّن به انواع نقوش ترکیبی حیوانات بالدار بود که در بیشتر آنها تصاویر ترکیبی از حیوانات اسطورهای دوره عیلامی و هخامنشی با سنّت جنوب غرب ایران شوش و بین النهرین در این آجرها به نمایش گذاشته شده است.»
به گفته وی تمام بدنه بیرونی و راهروی بزرگ بنای دروازه این بخش از شهر پارسه به آجرهای لعابدار رنگین مزیّن بوده است و در ساخت این دروازه هزاران قطعه آجر هر کدام به ابعاد ۳۳ در ۳۳ به ضخامت ۱۱ سانتی متر بکار رفته است. این بنای بزرگ پس از دوره هخامنشی به تلی از خاک تبدیل شده به گونهای که امروزه ساکنان محلی آن را تل آجری نام نهادهاند.
از جمله نقوش یافت شده در تُل آجری میتوان به نقش حیوانی اسطورهای به نام موشخوشو اشاره کرد که پیش از این بر دروازه ایشتار در بابل باستان نیز دیده شده بود. حیوانی با شمایل اژدها، مار و شیر که تنها نشانههای آن در این بنای هخامنشی دیده شده و پس از آن به طور کامل از هنر هخامنشی حذف شدهاست.
از دیگر حیوانات افسانهای، گاو بالدار و شیر است که هنوز هم میتوان بقایای آن را رد هنر هخامنشایان دید.
عسگری درباره اهمیت شهر پارسه و آثار اطراف تختجمشید گفت: «تخت جمشید در سال ۵۲۱ پیش از میلاد در روزگار داریوش هخامنشی بنا نهاده شد و تا پایان حکومت هخامنشیان در سال۳۳۱ پیش از میلاد به عنوان مهمترین پایتخت سیاسی و مذهبی هخامنشیان مورد استفاده قرار گرفت. چشم انداز تختگاهی که کاخهای هخامنشی روی آن بنا شده است، با شناسایی بیش از ۱۰۰ اثر و بنای باستانی بزرگ در پیرامون تختگاه همواره منظری شهری را برای کاخهای هخامنشی قابل تصور ساخته است. بناهایی که در محدودهای به وسعت ۶۰۰ هکتار در محدودهای بنام عرصه و حریم تخت جمشید پراکندهاند و حدفاصل فضاهای خالی بین این آثار را پردیسهایی فرا میگرفته است.»
به گفته وی باستانشناسان از حدود یکصد سال پیش تا به امروز در پی شناخت کارکرد این آثار باستانی واقع در حریم تخت جمشید هستند و تلاش دارند تا تحلیلی فضایی از انسجام و ارتباط معنایی در مفهوم شهر برای کاخها تختگاه و بناهای وابسته به آنها در دشت پیدا کنند.
مطالعه جامع تل آجری واقع در ۳ کیلومتری غرب تختگاه تخت جمشید را بایستی در چارچوب کلی تحقیقات قبلی شهر پارسه قرار داد.
عسگری میگوید همانند برخی از محققان پیشین تصور میشود که ناحیه باغ فیروزی به طور کامل بخشی از شهری بود که به اقامتگاه سلطنتی در تخت جمشید مرتبط بوده است. بقایای استقرار هخامنشی در نزدیکی روستای فیروزی به مرور توسط باستان شناسانی مورد توجه قرار گرفت که نواحی اطراف تختگاه را به منظور مکان یابی جایگاه مقدس سلطنتی درون محدوده وسیعتر شهر بررسی میکردند. مطالعاتی که بیش یکصد سال تا به امروز ادامه داشته است.
عسگری در ادامه گفت: «در این فصل، نقشه و ساختار بنای تل آجری بر اساس بخشهای مشخص شده در کاوش و همچنین نتایج به دست آمده از بررسی ژئوفیزیک، ژئو مغناطیس و الکتریسته بازسازی شد. بر اساس اطلاعاتی مقدماتی بدست آمده ازکاوش این فصل به این نتیجه رسیدیم که پلان این ساختمان تقریباً با جهات اصلی جغرافیایی غرب/ شمال غرب- شرق/ جنوب شرق و شمال/ شمال شرق – جنوب/ جنوب غرب انطباق دارد.»
برنامه پژوهشی هیات باستانشناسی مشترک ایرانی ایتالیائی به مدت ۵۰ روز در ماههای مهر و آبان سال ۱۳۹۲ در محوطه تل آجری انجام شد. برنامه این فصل به سرپرستی علیرضا عسکری چاوردی از دانشگاه شیراز و پی یر فرانچسکو کالیری از دانشگاه بولونیا ایتالیا با حمایت و مدیریت پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی کشور و اداره کل میراث فرهنگی استان فارس و محوطه میراث جهانی تخت جمشید انجام گرفت.
همچنین، در این فصل چشم انداز زمین ریختشناسی تخت جمشید و شهر پارسه در چارچوب مطالعات ژئومورفولوژی شناسایی و بازسازی شد.
در این فصل، ۱۰ هکتار از محدوده پیرامون تل آجری در حوزه باغ فیروزی با استفاده از روش ترکیبی ژئو الکتریک و هم ژئوفیزیک بررسی و مستندنگاری شد. در برنامه حاضر علاوه بر بکارگیری روشهای دقیق باستانشناسی و تخصصهای مرتبط نظیر استخوان باستانشناسی، از انواع آزمایشها در خصوص مواد آلی و کانی، مطالعات ژئوالکتریک، ژئوفیزیک، نقشه برداری، زمینشناسی، ژئومورفولوژی استفاده، و نتایج مطالعات در سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و تشکیل انواع بانکهای اطلاعاتی مورد استفاده و ارزیابی قرار گرفت.
گزارش و عکس: حسن ظهوری
وای خدا شگفت انگیزه امیدوارم این بنا همیشه ماندگار باشد
درود بر هویتیم سرزمینم که هرچه آقایون تلاش میکنند از بین ببرندش باز هم سربلند ایستاده
واقعا عالیه امیدوارم طیق وعده جناب اقای نوبخت بودجه قابل قبولی برای حفظ و مرمت این اثر جهانی تخصیص پیدا بکنه
نشون میده مه هروجب ازخاک فارس ظلاست ونیازمند توجه هست
امید وارم این اثر بطور کامل از خاک بیرون بیاد و اون منطقه کاملاً مسقف بشه تا مثل تخت جمشید سرش نیاد .
نام به تاراج رفته پایتخت فرهنگی کشور شایسته این استان هست و بس . . .