شاید در سال ۴۴ که دو ستون کپی شده از تخت جمشید در شهرهای شیراز و بوینوس آیرس نصب شدند، کمتر کسی فکر می کرد در نیم قرن بعد، ستون موجود در شیراز در معرض تخریب باشد و ستون شهر بوینوس آیرس همچنان پابرجا! به گزارش شیراز۱۴۰۰، درحالیکه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس همچنان درحال جعل تاریخ و دست اندازی به فرهنگ و تمدن ایران هستند، در ایران و شیراز داستان به شکل دیگری درحال شکل گیری است و نمادهای ایران باستان در سایت اصلی خود درحال نابودی و کپی های آن که به عنوان نماد شهری استفاده شده اند درحال محو شدن.
یکی از این نمادها، ستون ۱۸ متری تخت جمشید میدان ولیعصر شیراز است که از نمونه ستونهایی در کاخ آپادانا تخت جمشید کپی برداری شده است و اکنون پس از آنکه سرستون باشکوه خود را در دهه ۷۰ و به واسطه مخالفت برخی از مسوولان وقت از دست داد، الان خود ستون نیز با تهدیدی جدید روبروست : پل کابلی ولیعصر!
این اثر زیبا در بین سال های ۶۹ تا ۷۲ به دلیل اختلاف بین مسوولان شهر، چندین مرتبه شاهد از دست دادن سرستون خود بود که در نهایت با سقوط یکی از کارگران از ارتفاع و کشته شدن وی، داستان با حذف سرستون پایان یافت.
این ستون درحالیکه نماد تاریخ و تمدن شهر شیراز و دیار پارس بود، اکنون با ساخت پل کابلی و ستون ۶۳ متری آن درحال به حاشیه رانده شدن است و مشخص نیست برنامه شهرداری و شورای شهر برای این نماد شهری که عمری ۵۰ ساله دارد چیست! به نظر بهترین پیشنهاد می تواند بازگشت سرستون برروی آن و قرار دادن این نماد درکنار پل یا درون یکی از لوپها باشد، چراکه این ستون دقیقا در مسیر اصلی پل و قسمت معلق آن قرار گرفته است.
ستون تخت جمشید در منطقه پالرمو شهر بوینوس آیرس آرژانتین
همزمان با ساخت ستون تخت جمشید در شیراز، یک ستون مشابه دیگر ساخته شد و به دلیل روابط خوب بین کشورهای ایران و آرژانتین به کشور اهدا و در میدان “ایران” شهر بوینوس آیرس پایتخت آرژانتین در منطقه پالرمو نصب گردید و در تهران نیز میدانی به اسم “آرژانتین” نامگذاری شد. این ستون دقیقاً مشابه ستون میدان ولیعصر شیراز بوده و برخلاف همزاد خود، نه تنها ساخت پل تهدیدش نمی کند، بلکه سرستون باشکوه آن همچنان پابرجاست که نگاه هر عابری را به خود جلب می کند.
مشخص نیست که حذف نمادهای تخت جمشید و ایران باستان و عدم استفاده از آنان در طرح های شهری، در شهرمان تا کی ادامه پیدا خواهد کرد اما بی تردید ایجاد خواست عمومی در بین شهروندان می تواند در تغییر این رویه موثر باشد که برای شروع، درخواست برای ساماندهی و بازگشت سرستون میدان ولیعصر می تواند انتخابی موثر باشد.
برای این منظور متن درخواستی خود را به منظور حفظ و ساماندهی ستون تخت جمشید در میدان ولیعصر را از طریق ۳ لینک زیر می توانید با مقامات استانی و شهری درمیان بگذارید :
– ارتباط مستقیم با شهردار محترم شیراز، دکتر علیرضا پاک فطرت
– ارتباط مستقیم با اعضای محترم شورای شهر شیراز
نمیدونم چرا اینقدر مسولین شیراز در جهل و افکار الوده هستن. اخه این ستون و سرستون هویت دیار پارس و مردم ایران هست چه منافات و اذیتی با شما داره که باهاش مخالفین.
نماد دیگر بسیار قدیمی و بسیار زیبای شهر شیراز که تو ویکی پدیا هم بهش اشاره شده ساعت گل هست واقعا حیف این نماد زیبای شهری . تشکر از سایت خوبتون اگر امکانش هست در مورد ساعت گل هم مطلبی بگذارید تا بعد از اتمام ساخت ایستگاه ستاد دوباره نصب و راه اندازی بشه.
الان مکان ساعت گل خالی شده و باید هرچه سریعتر برگرده سرجاش!
خدایا مردم دیار پارس را از قحطی، دروغ و جنگ (دشمن) دور بدار (کورش کبیر)
فرهاد جان این جمله از داریوش بزرگ هست.
از دوست عزیزم کامران به خاطر تذکر بجایشان تشکر و از دوستان عزیز به خاطر این اشتباه عذرخواهی می کنم
متاسفانه گویا استفاده از نماد های پارسه و پاسارگاد تبدیل به یک تابو و قانون نا نوشته شده که یهچ کس حتی جسارت بیان اون رو هم در بین مسئولین نداره !!! گویا به محض صحبت در اینباره شخص در معرض اتها مات بزرگی قار میگیره! مسلما همانطوری که شما هم گفتید بزرگترین دشمن انسان جهل است!!!
با سپاس از معضل مهمی که به درستی به آن اشاره کردید
باید از مسئولین پرسید که اگر آثار معماری وزین و گران سنگ تخت جمشید نشانه اوج تمدن این دیار نیست پس نشانه چیست؟ آیا با حذف این نمادهای ارزنده و کهن از منظرهای شهری شیراز می خواهیم تاریخی جعلی و خود ساخته جدیدی برای مردم سرزمین پارس درست کنید.؟
تاریخ نشان داده است که این تلاشهای مزبوحانه راه به جایی نخواهد یافت و به قول معروف این نیز بگذرد … اما با گذشت زمستان این سیاهی است که به ذغال می ماند و مردم این سرزمین ریشه دار و اصیل نشان داده اند که با این ضربه های تبر نادانها به ریشه های تاریخیشان از پای در نخواهند آمد.
همچنین از مسئولان امر در طرح و توسعه نمادها و مناظر شهری این انتظار می رود که از معماری فاخر تخت جمشید و نمادهای زیبا و ریشه دار دیار عزیزمان به شکل جدی تر و ملموس تری استفاده کنند . در طراحی ساختمانهای اداری و تجاری در سطح شهر مثل همین ساختمان اخیر شهرداری ای کاش میشد از نمادهای اصیل سرزمینمان که در پارسه و تخت جمشید تبلور یافته است بیشتر استفاده می شد و به هویت تاریخی و معماری این مردم هم کمی ارج نهاده میشد. امیدوارم مسئولین صدای ما اهالی و دلسوزان پارسی را بشنوند
فردا میان میگن سومین حرم اهل بیت را چه به این نمادهای شاهنشاهی
امان از جهل
سعدی :
وان سنگ دل که دیده بدوزد ز روی خوب پندش مده که جهل در او نیک محکمست
بزودی روزی حسرا تخت جمشید رو هم میخوریم با این روندی که داره پیش میره که متاسفانه گروهی سر کار اومدن که از گذشته کینه و حسادت به تمدن پارسی رو داشتن از جمله اذری ها و با کمک تندروهای مذهبی به بهانه اسلامی بودن ایران در حال از بین بردن اثار و تمدن پارسی هستند و با هر شکل ممکن این کارو میکنن اون ها برای از بین بردن تمام المان های باقی مانده از حکومت پارسی قبل تلاش دارن از مردم پارس انتقام بگیرن و هویت مارا از بین ببرن
این سر ستون بار اول در زمان انقلاب تخریب شد و در اوایل دهه ۷۰ داربست زدند و اون را بازسازی می کردند و ما هر روز منتظر اتمام و افتتاحش بودیم که یک روز دیدیم بجای افتتاح اون را دوباره تخریب کرده اند! و حالا هم به بهانه افتادن در مسیر پل میخواهند اون را به طور کامل بردارند. اونهائیکه مخالف ساخته شدن سد با اون همه مزایا برای شهر هستند چرا برای این موضوع هیچ حرفی نمی زنند؟
دقیقا ارتباط سد سازی با تخریب نمادهای باستانی چیه؟
هنوز شما از “اون همه مزایا” یکیش رو هم مستند اسم نبردی.
چه ساختن سد و تخریب محیط زیست و چه تخریب نمادها و آثار باستانی هردو به هدف تخریب شیراز و فارس و البته سودجویی عده ای انجام میشه.
عده ای که خوب میدونن اگه شایسته سالاری و تخصص سرکار بیاد، هیچ جایی برای سو استفاده ها و بهره مندی هاشون نمیمونه. دیگه هیچ وفت نمیتونن یه دریاچه چندصد هزار ساله رو خشک کنن بخاطر فروش چند قطعه زمین و… همه اینا فقط درصورتیه که مردم عمیقا فکر کنن آداب طهارت بسیار مهمتر از مدیریت محیط زیست هست!
بنی جان سد و یا بهتر بگویم بند تنگ سرخ تاثیری در سطح آب دریاچه ی مهارلو ندارد. منابع اصلی آب دهی دریاچه مهارلو یکی رودخانه ی چنار راهدار(سلطان آباد) است و دیگری نهر اعظم. مقدار آبدهی منطقه تنگ سرخ در مقایسه با این دو تقریبا در حد صفر است.
مشکل اصلی مخالفان ساخت سد در منطقه ی تنگ سرخ نه مقدار آبدهی آن و در نتیجه خشک شدن دریاچه مهارلو، بلکه خطر بروز زمینلرزه ی بالای ۷ ریشتر در منطقه ی کوه دراک و شکسته شدن سد است و از آنجا که تنگ سرخ در بالادست شهر شیراز قرار دارد در صورتی که چنین فاجعه ای رخ می داد آب پشت سد به سمت شهر سرازیر می شد. خوشبختانه با تغییر نوع سد از بتنی به خاکی و کم شدن حجم آب پشت سد، تا حدود بسیار زیادی این خطر رفع شده است. در ضمن دیگر واژه ی بند تنگ سرخ برازنده تر از سد می باشد(همانطور که آقای جامد گرامی پیش از این فرموده بودند).
این قضیه کاملا” برعکس هست، یعنی اگر با ساخته نشدن این سد آب به باغات شیراز نرسه، با ادامه کم آبی و پایین رفتن سطخ آب چاهها، باغات موجود هم رفته رفته خشک شده و بهانه ای می شوند برای تغییر کاربری و فروششون برای ساختمان سازی. در ضمن مزایای سد اینها هستند:
– آبیاری باغات شیراز
– تلطیف آب و هوای شهر
– زیبایی چهره شهر: پارکها و فضای سبز
-وجود آب در رودخانه خشک در تمام فصول
-افزایش زیبایی شهر،جذب توریست، افزایش هتل سازی و نتیجتا” بالا رفتن درآمد شهر
-کاهش خطر بروز سیلابهای سابقه دار در فصل زمستان
کامران گرامی،
امیدوارم صحبت شما صحت داشته باشه و بررسی های علمی در مورد اون انجام شده باشه.
بازهم تاکید می کنم که مزیت سد باید حداقل در کوتاه مدت به معایب شناخته شده و احتمالی اون برتری قابل توجه داشته باشه.
اما رضای عزیز،
حرف شما زمانی درسته که از آب این سد تنها برای فضای سبز موجود استفاده بشه، در صورتی که تا جایی که اطلاع دارم برنامه های مفصلی برای همین تتمه آب باقی مونده و ساخت مجموعه تفریحی در پشت سد ریخته شده! که نه تنها هیچ کمکی به باغات قصرالدشت نمی کنه که احتمالا موجب خشک شدن سریعتر اونها هم میشه.
بعلاوه که باز هم لازمه که توضیح بدم که اساسا بستر رودخانه خشک بدلیل شیب زیاد قابلیت نگهداری آب دائمی نداره و این یک رویای کودکانه هست که رودخانه خشک بتونه تبدیل به چیزی مثل زاینده رود بشه. (حداقل در ۲۰ کیلومتر بالادست).
از معایب احتمالی هم همانطور که کامران گفت، ساختن سد در بالادست یک شهر میلیونی اون هم با خطر زلزله و خرابکاری و… صحیح نیست، اثرات تغیر اکوسیستم و فرسایش در دامنه های کوه های آهکی دراک و .. هم که مطمئن هستم هیچ تحقیقی در موردشون انجام نشده.
مثل سد گتوند که باعث شوری آب شده، این سد هم پتانسیل سنگین کردن آب رو داره.
من مخالف ساخته شدن یا فعالیت های عمرانی نیستم. اما چنین پروژه های بزرگی باید مطالعات زیست محیطی جامع و کاملی داشته باشن. وگرنه خسارتشون بسیار بیشتر خواهد بود.
ممنون امین جان از گزارشت
یاد ستون پارک خولدبرین افتادم که نمادی دیگر از تخت جمشید بود
مطلب جالبی بود!
من خودم مخالف حذف این نماد باستانی هستم که هویت و تمدن ما هست ولی نظر من اینه که برا گرفتن بودجه باید شهرمون مذهبی باشه که بتونه پیشرفت کنه و روی شاهچراغ تمرکز کرد
همین الانش هم به خاطر برچسب طاغوتی عقب افتادیم و پول نفت تو ابادانی شهرمون نیومده، پس روی سومین شهر مذهبی تمرکز کنیم مثل مشهد که کلی کارخونه و امکانات اینا بهش دادن، شاید بهتر باشه.
دکتر علیرضا پاک فطرت ! میشه بفرمایید کی و کجا دکتری گرفتن ایشون.
متاسفانه تمام این پروژهها مثل پل کابلی ولی عصر و … نه برای رفاه مردم بلکه تمام این پروژهها هدفمند است و هدف اصلی آن تخریب آثار تاریخی و میدانهای زیبا و قدیمی شهر شیراز است.
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما غافل آنکه خدا هست در اندیشه ما حتی قوم مغول نتوانست هویت و فرهنگ وتاریخ این کشور را نابود کند چه برسه به اینها