امین آل شمس؛ سایت خبری – تحلیلی شیراز۱۴۰۰ : حمل و نقل عمومی! کلیدواژه ای که دستاویز مصاحبه بسیاری از مسوولان شهرمان در هنگام مواجهه با مشکلات ترافیکی و یا صرفاً استفاده از آن برای خالی نبودن عریضه در زمان مصاحبه و یا نشست خبری شده است. در هنگام وقوع سیل یک ماه قبل در شیراز، بسیاری از مسوولان سخن به گلایه گشودند که چرا مردم از حمل و نقل عمومی استفاده نمی کنند و با استفاده از خودروهای تک سرنشین باعث ایجاد ترافیک در بلوارهای غیراستاندارد و ناهموار شهر که معمولا از چاله چوله نیز برای تزئین آنها استفاده می گردد، شده اند!
در بحران برف سال ۹۲ نیز سازمان اتوبوسرانی با انتشار مطالب مختلف از عملکرد شایسته خود و از اینکه سازمان اتوبوسرانی توانسته به وظیفه ذاتی خود که همیشه به صورت نصفه نیمه درحال انجام آن بوده است، برسد تقدیر و تشکر به عمل آورد.
از برف و باران که بگذریم، به ۱۶ آذر ۱۳۹۴ می رسیم که نویسنده مطلب تصمیم گرفت مانند یک شهروند مبادی آداب شهروندی(!) از حمل و نقل عمومی استفاده کند تا بلکه به سهم خود باری از دوش ترافیک شهر بردارد. در ایستگاه مبدا در انتظار اتوبوس نشسته تا بلکه راننده محترم با فشار برروی پدال گاز مسافران را رهسپار مقصد خود کند.
در هنگام سوار شدن اتوبوس، ساعت ۱۴ و ۱۵ دقیقه را نشان می داد و احتمالا به دلیل نزدیک بودن به زمان نهار، راننده محترم تصمیم گرفته بود رانندگی که همراه با در دست داشتن جان مسافران است را با صرف نهار پشت فرمان در یک زمان انجام دهد. به هر ترتیب اتوبوس با سرعت اعجاب آور ۱۰ کیلومتر بر ساعت به حرکت افتاد و در همین حین عابران پیاده با اختلافی ناچیز در پیماندن مسیر از اتوبوس شرکت واحد جا می ماندند.
چند صدمتری که گذشت وجود همشهریان عزیز در خارج از ایستگاه و دل رحمی راننده گرسنه، باعث شد که این سرویس حمل و نقل عمومی که برچسب “توقف فقط در ایستگاه” را با خود به همراه داشت، مانند تاکسی غول پیکر در طول مسیر هر از چندگاهی توقف داشته باشد تا خدایی نکرده مسافری از قلم نیفتد، همانطور که قدیمی ها گفته اند : ” اندک اندک جمع شود، وانگهی دریا شود!”. بالاخره راننده هم خرج زندگی دارد و باید کنار آمد!
سرعت اتوبوس در طول مسیر در اوج خود به زحمت به ۲۰ الی ۳۰ کیلومتر در ساعت میرسید و این وضعیت برای برخی از همشریان مانند گهواره ای آرام بود که آنان را به چرتی نیمروزی دعوت می کرد! چند دقیقه ای که گذشت و سرعت لاکپشتی اتوبوس به امری عادی تبدیل شد، وضعیت ظاهری داخل اتوبوس توجه را به سمت خود جلب می کرد. کثیف بودن پنجره و پرده ها، زباله هایی که هشمهریان کف اتوبوس ریخته بودند و چینش صندلی ها که گویی از هنگام خروج از کارخانه تاکنون دچار تغییرات فراوان شده است.
چند روز قبل تر هم سعادتی نصیب شده بود تا از اتوبوس های تازه رسیده از پارکینگ که یک و نیم سال در خواب بودند استفاده کنم که این اتوبوس های زیبا و با امکانات هنوز نیامده دچار بی رحمی روزگار شده و با هدایت رانندگان، خسارت دیده و البته وضعیت نظافت آن نیز چندان تعریفی نبود و نداشتن پرده بدجوری تو ذوق میزد.
در حال و هوای بررسی وضعیت داخلی اتوبوس، سرعت این تاکسی طویل در کسری از ثانیه به حدود ۶۰ کیلومتر برساعت رسید، گویی که مانند مسابقه سرعت راننده تصمیم به پیشی گرفتن از تمامی رقبا و رسیدن به خط پایان به عنوان نفر اول گرفته باشد، در هنگام این شتاب گیری چند نفری از شهروندان کنترل خود را از دست داده و برروی کفی اتوبوس افتادند و راننده گویا درحال جبران سرعت آهسته و پیوسته طول مسیر خود در پایان خط است تا از سوی ماموران کنترل اتوبوسرانی مورد برخورد قرار نگیرد. البته رحم پروردگار شامل حال شد که در طول مسیر خودرویی دیگر در مسیر اتوبوس نپیچید و یا حادثه دیگری رخ نداد تا از شنیدن الفاظ نامناسب راننده محترم محروم بمانیم!
اتوبوس که به ایستگاه پایانی رسید بنری در شیشه پشتی اتوبوس با مضمون ” نظارت تصویری پلیس با استفاده از دوربین بر فعالیت اتوبوس های شهری” به چشم می خورد که خنده ای تلخ را بر لب نشاند. نگاه ناخواسته به پایانه مرکزی نمازی که ایستگاه پایانی بود جلب شد، عموم اتوبوس ها از لحاظ نظافت وضعیتی نامناسب داشتند و زخم تصادف های گوناگون بر تمامی آنها خودنمایی می کرد، جالب اینکه هیچکدام نیز تعمیر نشده بودند، شاید همینکه شهروندان از این نعمت بزرگ حمل و نقل عمومی برخوردار هستند از نظر مسوولان کافی است و همین را باید شکرگزار بود.
ایستگاه های اتوبوس نیز وضعیت مناسب ندارد، شهروندان بجای نشستن در ایستگاه، پشت آنها پناه گرفته اند تا از گزند آفتاب جنگ شیراز حتی در سرمای آذرماه، در امان باشند. هرچه فکر کردم متوجه نشدم چرا هیچگاه در شیراز ایستگاه اتوبوس استاندارد ساخته نشده و برگزاری مناقصه های مختلف در نهایت منجر به عذاب شهروندان شده تا رفاه آنان!
درحال خروج از پایانه، آگهی سیستم هوشمند اتوبوسرانی شیراز برروی دیوار به چشم می خورد که درچند ماه اخیر محدود به چند ایستگاه مرکزی شهر شده که یا خاموش هستند و یا هیچ کارایی خاصی ندارند. به نظر مانند بسیاری دیگر از کارهای انجام شده، تنها یک نمایش ظاهری مدنظر بوده تا انجام کاری زیرساختی که به کار شهروندان بیاید و گره ای از مشکلات آنان بازکند.
در هنگام خروج از پایانه، سالهای قبل تر آن به یاد آمد که باغی زیبا با درختان کاج کهنسال که اکنون جز چند درخت چیزی از آن به جا نمانده بود. هنوز نیمی از مسیر تا خانه باقی مانده بود که عطای استفاده از حمل و نقل عمومی از نوع اتوبوسی را به لقایش بخشیده و بافکر به اینه مسوولان محترم دقیقا استفاده از چه نوع حمل و نقل عمومی در هنگام بارش برف و باران در نظرشان بوده، تصمیم به استفاده از تاکسی به عنوان بخشی دیگر از حمل و نقل عمومی می گیرم.
ادامه دارد …
اتوبوسرانی شهری – خبرگزاری ایرنا
اتوبوسرانی شیراز گل و بلبل نیست – روزنامه خراسان
ای ای چه مطلبی بود واقعا باید دست این خبرنگاران رو بوسید شیراز بدلیل حجوم بی امان مهاجرین در ده های اخیر دچار بحران و فقر شدید فرهنگی شده از وحشیگری مردم در نگهداری اموال عمومی و ریختن زباله در اتوبوس ها و خیابان ها تا رفتار های غیر متعارف مانند نشستن و ریختن زباله در باغچه وسط بلوار زند
از رانندگی بد در شیراز و نبود پلیسی کارامد در برخورد با رانندگان متخلف و بهتر بگوییم شیراز در این زمینه رها شده
البته پلیس و نیروی انتظامی در حال برخورد با دختران و پسران بد حجاب هستن که از دزدان و سارقان و رانندگان متخلف خطرناک تر و جنایت کارترند
البته یک نکته هم در متن از قلم افتاده و اینکه: مردم شهری که هرجا کم می آورند برای پنهان کردن ضعف خود پای مهاجرین را به وسط میکشند!!!
گویا در کشور مکا تنها شیراز مهاجر پذیر است سایر کلانشهر ها خیر! شیراز به عنوان ششمین کلانشهر کشور از نظر جمعیت خود گواه این موضوعست!
اگه بگم متن فوق العاده نبود شاید یه عده در وهله اول فکر کنن میخوام بگم از لحاظ کارشناسی و دقت مشکل داشته ولی خیر از این نظر نیست! از این نظر میگم که این مسئله و معضلات موجود در متن عالیه نگارنده خیلی بدیهی و چندین ساله و تکرار مکررات و غیر قابل توجیه و خیلی آزار دهنده و خیلی جا افتاده در متن زندگی روز مره شهر شیراز شده که همیشه پای صحبت مردم این شهر مظلوم هست!
جان کلام در چیزه دیگه ایه! اگر در این مسیر که نگارنده حضور داشته شخصی از مسافرین نسبت به اقدام راننده اعتراضی میگرد علاوه بر اقدام قابل پیش بینی راننده در هتاکی به مسافر محترم دومین واکنشی که در قبال مسافر معترض صورت میگرفت توسط سایر مسافرین در اتوبوس شکل میگرفت!!! که اقای راننده ولش کن عامووو اصابه خودته بری چیچی خورد میکنییی عامو ولش کن داریم آروم آروم میریم کاکو تو هم بیشین بری چیچی عجله میکنی!!!! اگر راننده خاطی کرایه اضافه گرفت و شخصی معترض شد متاسفانه سایر مسافرین که گویا نمیدانند شخص معترض امروز بزایگر نقش فردای خودشان هست پا در میان میگزارند و میگن: کاکو دیگه ۵۰ تومن چیچیه که تو واسش دواااا میکنی برو عام دسه خدا!!
سومین نکته: شهر و شهرداری بازتاب رفتار شهروندی شهروندان آنست! مردمی که به جای حمایت از همشهری خود در مقابل شخص خاطی! در مقام دفاع از شخص خاطی بر می آیند باید انتظار اینگونه ارائه خدمت را هم داشته باشند!
در شهرهایی که اتفاقا مهاجرین زیادی هم در خود پذیرفته اند در صورت تضییع حقوق احدی از شهروندان سایرین نیز به دفاع از حقوق شهروند مورد ظلم برآمده و اینگونه از به وجود امدن معضلاتی که در شیراز به وفور دیده میشود در شهر خود جلوگیری میکنند!
و چهارمین نکته اینکه تا زمانی که روحیه مطالبه گری و بی خیالی شهروندی وجود داشته باشد همین آش و همین کاسه خواهد بود! سازمان های نظارتی تاکسیرانی و اتوبوسرانی برای پذیرش شکایات مردمی دائر شده اند شهروندان با تماس با این سامانه ها در قبال گرفتن کرایه اضافی و برخورد نا مناسب رانندگان اعتراض خود را اعلام کنند! البته عامل مهم و اصلی بحث عدم درایت و نداشتن مدیر لایق و کار آمد در بدنه مجموعه زیر نظر شهرداری و سازمان های متبوع آنست که مهم ترین عامل بروز و ظهور و نهادینه شدن چنین پدیده های تاسف ب رانگیزی در پایتخت فرهنگی!! ایران است
البته اشاره دوست عزیز به برخورد با فرزندان این شهر نیز قابل تقدیر و ستایش و مورد نکوهش عاملین و بانیان کوته بین این پدیده هست
سینای گرامی،
عالی بود. مطالبات باید در سطح مردم باشه. وگرنه مدیریت هیچ کاری نمیکنه.
در مورد مسایل فرهنگی هم حق با شماست. بخوبی بیان کردید. باید خود مردم ناظر و ناظم باشن…
بشدت موافقم.
سینا جان با نظراتت کاملا موافقم
مشکل شیراز اینه که مردم خودشون مستقیم اعتراض نمیکنن و مثلا در مورد همین راننده خاطی؛ اول که کسی اعتراض نمکنه و دوم اگه یه نفر حالا اعتراض کنه که کس دیگه ای حمایتش نمیکنه . البته این یک مثال جزیی بود.
من به شخصه در اتوبوسرانی تهران اعتراض افرادنسبت به هر مسئله جزئی و حمایت بقیه مسافران رو دیدم و فکر نمیکنم توی کل ایران شهری مهاجرپذیرتر از تهران باشه، پس دوستان هر مشکلی رو به گردن مهاجران نندازید!
بنی و یاسین عزیز از نظرتون ممنونم و لطف زیادی داشتید باید همه ما نسبت این قضیه ها حساس باشیم من مطمئنم اگه اینکارو با همین تعداد کم هم بکنیم اثر مثبتی میزاره که نتیجه رضایت بخشش به کام خودمون و مردم شهرمون میشینه
باز هم از بزرگواریتون سپاس گزارم
با این وضع چه جاذبهای باقی میماند که مردم خودرو تک سرنشین را کنار بگذرند و از اتوبوس استفاده کنند؟ اتوبوسرنی شیراز مدیریت قوی تر و بودجه بیشتر میخواهد. مردم دوست دارند سوار اتوبوسهای تمیز و شیک بشوند نه کثیف و فرسوده. مترو که با وضعیت فعلی نتوانسته بر ترافیک شیراز آثاری بگذارد و باید منتظر ماند تا به شرایطی برسد که واقعا کارایی خود را نشان دهد. اگر اتوبوسها هم بهسازی نشوند و از بی آر تی هم خبری نشود باید همچنان کلاف پیچیده و سر درگم ترافیک شهرمان را به تماشا بنشینیم. عجیب تر اینکه پلیس هنوز هم با این شرایط معتقد است شیراز نیازی به طرح ترافیک یا زوج و فرد ندارد.!
خیابانهای شیراز دارن منفجر میشن از ترافیک. باید یه فکری کنن. شیراز پایتخت فرهنگی جهان
بطور کلی سیستم حمل و نقل شهر شیراز مثل یک شوخی در مقابل سیستم حمل و نقل شهرهای مدرن و البته تاریخی جهان مانند استانبول است.
مدیریت نالایق سازمان اتوبوسرانی و تاکسیرانی و عدم نظارت صحیح بر روی این دو سازمان و وجود خطوط اتوبوسرانی ضعیف و بی قانون و فرسوده، از معضلات حمل و نقل ابن شهر است. بجاست شهرداری بجای هزینه کرد های هنگفت هم برای تبلیغات پروژه های عمرانی، هم برای پروژه هایی که اکنون لزوم اجرایی شدن ندارند، سیستم حمل و نقل را رونق بخشد.
اکنون که شهرداری، شعار توسعه گردشگری را مدنظر قرار داده، بجاست با ایده و طرح های جاذب پول و سرمایه گذاری و با همکاری نهاد های اجرایی استان، نسبت به امنیت فضای سرمایه گذاری شهر اقدام ورزد و علاوه بر اجرای تقاطعات غیر همسطح همراه با آینده نگری بسیار ویژه، توسعه فضاهای باز و جاذب گردشگر و مسافر نظیر اجرای خیابان های پیاده راه و سنگفرش و میدان های گردشگری بزرگ در اقصی نقاط شهر و احداث یک خیابان ( راسته) مخصوص توریست همراه با کافی شاپ و رستوران های متنوع وبازار های سنتی، را مد نظر و در دستور کار قراردهد.
با نگاهی به شهر مدرن و تاریخی مانند استانبول، شهر های مدرن و لوکس دوبی و ابوظبی و شارجه و جده و باکو، و بتازگی شهرهای بصره و اربیل که توسعه گردشگری را هدف خود قرار داده و اخبار رسیده، کشور عراق تصمیم گرفته میزبان بلندترین برج جهان در بصره با نام عروس خلیج باشد، بجاست ما هم بجای انتظارات بیهوده و چشم داشتن به شهرهای ایران مانند تهران و مشهد و … که ( امروزه بنا بر این شده که همه شهرهای ایران مانند هم باشند و شهری ویژگی های جدا نداشته باشد) از مدیران شهری خود بخواهیم که توسعه گردشگری شهری بصورت باز و خلق فضاهای پیاده روی و فضای سبز ویژه و پلازا های مدرن و سنتی را در دستور کار خود قرار دهند که با توجه به گردشگر پذیر بودن شیراز، تحقق ای مهم اگر با همت مسئولان مواجه شود، آنچنان دور از انتظار نخواهد بود.
بسیار عالی و تا حدی شبیه رویا .
گل گفتی
خیلی وضعیت اسفباری دارن
فقط بخاطر جمع اوری چند عدد مسافر بیشتر
من نمیدونم مگر استخدام ۱۰_۲۰ نفر برای شست و شو و نظافت اتوبوس ها که اشتغالزایی هم بشه چقدر سخته.
و خصوصی سازی اتوبوسها اشتباه محض بوده.رانندگان فکر کاسبی بیشترن و به اتوبوس ها نمیرسن هر جا بخوان توقف میکنن.
تنها راه نجات شیراز ایجاد خطوط بی ار تی(سامانه تندرو) مثل تهران با اتوبوسهای مدرن دوکابین شمال جنوب و شرق غرب هست. با ایجاد دوربرگردانهای غیر همسطح چمران و بزرگراهی کردن چمران دکتر حسابی و میرزای شیرازیم که بزرگراهی هستن بستر این کار فراهمه
اجرای خطوط بی آر تی و طرح ترافیک باعث افزایش کارآیی اتوبوس در شیراز می شه