تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024

آخرین اخبار

ساخت همزمان ۴ خط مترو در شیراز 🎥: پیشرفت ۸۵ درصدی زیرگذر گویم گلسنگ و حفاری کوه رحمت برای تخت جمشید خطرناک تر است یا کنسرت؟ 🎥: آخرین روند ساخت زیرگذر گویم 🎥: ساخت بزرگترین پارک آبی کشور در شیراز 🎥: ساخت بزرگترین آکواریوم کشور در شیراز کمبود زمین مسکن ملی در صدرا ساخت ۶ شهرک جدید مسکونی در فارس 🎥: آخرین وضعیت احداث دوربرگردان اردی‌بهشت شیراز – تیر ۱۴۰۳ ثبت ملی ۹ درخت کهنسال در فارس حافظیه همچنان در صدر پربازدیدترین جاذبه تاریخی کشور در نوروز پیروزی تیم بسکتبال لیموندیس شیراز برابر تیم مس رفسنجان دو کشته و سه مصدوم در برخورد کامیون با خودرو سواری 🎥: مرگ ۸ نفر بر اثر گازگرفتگی در فارس 📸 افتتاح باند جنوبی بزرگراه کوهسار و سپس تعطیلی آن! فجرسپاسی برابر نفت مسجد سلیمان شد 📸 برداشت گل نرگس از بزرگترین نرگس زار دیم کشور شکست تیم لیموندیس شیراز مقابل نماینده آبادان 🎥 معرفی پروژه پارک آبی شیراز 🎥 ادامه روند ساخت بزرگراه شرق شیراز

25

سرلشکر شهید علیرضا حراف، خلبان ماهر هلیکوپترهای کبری

  • کد خبر : 6912
  • 26 دی 1392 - 11:14

شهید حراف در سال ۱۳۳۲ در شیراز متولد و در سال ۱۳۵۱ وارد هوانیروز شد. پس از اتمام دورهٔ آموزش اساتید امریکایی از هوش بالای شهید اطلاع پیدا کردند و وی را بلافاصله به فراگیری دورهٔ استاد خلبانی اعزام کردند و وی در اوان جوانی به عنوان استاد خلبان هلیکوپتر شکاری کبرا شروع به کار کرد.

شهید سرلشگر علیرضا حراف

شهید سرلشگر علیرضا حراف

شهید حراف داخل هلیکوپتر بل ۲۰۵ و در کنارش استاد خلبان آمریکایی را مشاهده می‌کنید.

شهید حراف داخل هلیکوپتر بل ۲۰۵ و در کنارش استاد خلبان آمریکایی را مشاهده می‌کنید.

خاطره ای از سرهنگ خلبان عبدالله نجفی
سرهنگ خلبان عبدالله نجفی بدون شک برای تمام آشنایان با هوانیروز دوران جنگ نامی آشناست. وی اهل شیراز است و انسانی است بسیار خاکی و بی‌ریا. از حماسه‌های او می‌توان یکی به شکار هلیکوپتر عراقی اشاره کرد. اما همانطور که خود او و دیگران می‌دانند او جان خود را مدیون شهید حراف است. جریان از این قرار است:

در یکی از عملیات‌ها که وی در آن حضور داشت (به فرماندهی شهید حراف) به قصد شکار تانکهای عراقی راهی شده بودند. پس از شکار موفقیت آمیز تک تک تانکهای عراقی و اتمام مهمات به پیشنهاد شهید حراف با اسکید (پایهٔ هلیکوپتر) به چادرهای باقی مانده در منطقه می‌کوبیدند. پس از اتمام ماموریت در هنگام خروج از معرکه متوجه می‌شوند یکی از موتورهای هلی کوپ‌تر نجفی آتش گرفته است و وی مجبور به نشستن داخل نیروهای عراقی می‌کند. زمان برای رسیدن هلیکوپتر رسکیو (نجات) بسیار کم بود به همین دلیل شهید حراف در یک اقدام متبحرانه داخل نیروهای عراقی و در کنار هلی کوپ‌تر نجفی نشست و با سرعت عبدالله نجفی و کمک خلبان را که روی اسکید هلیکوپتر تشسته بودند از منطقه خارج کرد! هلی کوپتر صدمه دیده لحظه‌ای بعد در میان آتش کاملا سوخت.

شهید سرلشگر علیرضا حراف

شهید سرلشگر علیرضا حراف

خاطره ای از سرهنگ خلبان هوانیروز غلامرضا علیزاده نیلی

سرهنگ خلبان هوانیروز غلامرضا علیزاده نیلی در کتاب رقص دلفین‌ها راجع به شهید حراف نوشته :

بالگرد‌های ضد تانک به هنگام هدف گیری در ارتفاع کم از سطح زمین قرار می‌گیرند و پس از شلیک موشک تاو، کمک خلبان آن را تا لحظه برخورد به هدف کنترل و هدایت می‌کند در این زمان یک یا دو فروند بالگرد کبری با پشتیبانی آتش در کنارش قرار می‌گیرند. این امر باعث می‌گردد حجم آتش سنگین دشمن به روی بالگرد‌ها بیشتر شده و مشکلاتی برای خلبانان به وجود بیاورد.

تندیس شهید حراف در ورودی گلزار شهدای شیراز

تندیس شهید حراف در ورودی گلزار شهدای شیراز

هر زمان با شهید حراف پرواز می‌کردم با اعلام قبلی در فاصله‌ای که برای عراقی‌ها قابل رویت بود نزدیک به سطح زمین و با سرعتی کم اقدام به پرواز می‌نمود. این مسئله باعث می‌شد گرد و خاک زیادی به هوا برخاسته و در نتیجه توجه دشمن بدان سمت جلب شود. عراقی‌ها با فرض اینکه بالگردی مورد هدف قرار گرفته و در حال سقوط است اقدام به هدایت آتش به آن سو می‌نمودند. در حقیقت شهید حراف خود را طعمه قرار می‌داد تا خلبانان موشک انداز بتوانند به راحتی کار خود را انجام دهند.

شهید حراف با این کار عملا یک دستورالعمل به نبرد کبرا با تانک اضافه کرد. اما این دستورالعمل به غیر از یک هلیکوپتر کبرا نیاز به یک خلبان شجاع مثل حراف دارد (که در هوانیروز کم نبود) که با از خود گذشتگی خود را در معرض موشک و توپ قرار دهد تا دوستان همرزمش بتوانند با آسودگی به شکار ادوات دشمن بپردازند.

حراف اولین اسرا را از عراق گرفت!

همانطور که از نامه پایین پیداست اولین اسرای عراقی که از هلیکوپتر در گرفتن آن‌ها استفاده شد توسط سروان خلبان علیرضا حراف صورت گرفت. داستان را جناب آقای حسن حراف، برادر محترم شهید حراف اینگونه برایمان گفتند:

طبق گفته شهید حراف قبل از شهادت که بنده شنیدم، در عملیات فتح المبین بعد از انهدام تجهیزات نیروهای عراقی بوسیله رزمندگان، شهید حراف مشاهده می‌کند که حدود ۱۷ نفر از از نیروهای عراقی در حال فرار هستند. حراف بلافاصله هلیکوپترش (کبرا) را جلوی آن‌ها نشانده و دست خالی بدون هیچ ترس و واهمه‌ای از هلیکوپتر پیاده شده و به سمت آن‌ها می‌رود. یکی از آنهاخود را به مردن زده بود و شهید حراف ضمن حواله یک لگد جانانه به مزدور فوق، اسلحه‌ای که او زیر پیراهنش پنهان کرده بود را به غنیمت می‌گیرد و اسرا نیز دقایقی بعد به پشت جبهه تخلیه می‌شوند.‌‌ همان اسلحه به عنوان تشویق این عمل شجاعانه، به شهید حراف اهدا می‌گردد.

4

می‌خواهم با حراف پرواز کنم…

در آخرین پرواز شهید حراف کمک خلبان وی مشخص شده بود. شهید خدادادی در آن زمان در مرخصی به سر می‌برد که زود‌تر از موعد مقرر خود را به گروه رساند و درخواست پرواز کرد. فرمانده عملیات او را که دید گفت چند روز از مرخصی تو باقی مانده چرا آمدی که خدادادی در جواب پاسخ می‌دهد ماندن برایم غیر قابل تحمل بود. آمده‌ام بجنگم. آیا حراف امروز پرواز می‌کند؟ فرمانده عملیات پاسخ می‌دهد: بله اما کمک خلبانش مشخص شده و تو نمی‌توانی با حراف پرواز کنی. شهید خدادای به سرعت به سراغ کمک حراف رفته و به او می‌گوید امروز جای خود را به من بده. اما هر چه اصرار می‌کرد جوای سر بالا می‌شنید. او می‌گفت من مدت‌ها منتظر چنین پروازی هستم نمی‌توانم جای خودم را به تو بدهم. خلاصه آنقدر خدادادی التماس کرد تا اینکه او علی رغم میل باطنی جای خودش را به او داد.

شهید ستوان خلبان خدادادی(نفر سمت راست)

شهید ستوان خلبان خدادادی(نفر سمت راست)

پرواز ابدی علیرضا حراف

تاریخ روز دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ را نشان می‌داد. گرماگرم عملیات بیت المقدس بود. با روشن شدن هوا عملیات هوانیروز در سه مرحله به سرپرستی حراف شروع شد. مرحله اول به نحو احسن انجام شد و اکیپ حراف ضربه محلکی به توپخانه دشمن وارد کرد و نیروهای خودی را که محاصره شده بودند نجات داد. مرحله دوم بود که هلیکوپترش مورد اصابت موشک قرار گرفت و در کمتر از چند ثانیه، در کوهی از آتش و دودناپدید شد. در این موقع بود که حراف در میان شعله‌های آتش پروازی دیگر به سوی معبود آغاز کرد!

اما خدادادی هنوز زنده بود. بلافاصله او را به بیمارستان سوانح و سوختگی تهران منتقل کردند. اما چون شدت سوختگی زیاد بود او را به بیمارستان بانک ملی انتقال دادند. روی تخت بیمارستان دائما از حراف می‌پرسید! پزشکان کوشش فراوانی برای نجات جان خلبان با غیرت ما کردند اما به دلیل سوختگی زیاد (۷۰ درصد سوختگی) دفتر زندگی او در ظهر روز چهاردهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ بسته شد و روح با شکوهش به ملکوت اعلی پیوست!

6

او دومین فرزندش را که هشت ماه انتظاز دیدنش را کشیده بود، ندید. زیرا دومین فرزندش در مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادتش به دنیا آمد! نام او ایمان است. ایمان پدر را ندید ولی دائما سراغش را می‌گیرد! وی در طول جنگ صاحب ۲ فرزند بود و فرزند سوم ایشان بعد از شهادتش به دنیا آمد. پیکر مطهرش اینک در شیراز آرام گرفته است.

متن و تصاویر از : گنج جنگ

telegram
لینک کوتاه : https://shiraz1400.ir/?p=6912

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 10در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱۰
  1. انسان های نابغه در زمینه نظامی چه در گذشته . چه هم اکنون در شیراز زیاد هستن. شیراز از نظر نظامی شهر بسیار استراتژیکی هست و تعداد زیادی از پایگاه های مهم نیروی هوایی و نیروی زمینی و پدافند هوایی ارتش و سپاه در شیراز هستن. لشکر اول تهران لشکر دوم قبل از انقلاب تبریز و بعد از انقلاب کرمانشاه شد و لشکر سوم هم شیراز هست.

  2. درود به همه شهیدان و مخصوصا شهیدان والا مقام استان فارس و شهر شیراز….

  3. اینها همیشه زنده هستند و در خاطره ها خواهند ماند . درود به شرف تمام شهیدان شیراز و استان فارس .

  4. یاد همه شهیدان شیراز و راهشان همیشه زنده است
    یادشان گرامی و روحشان شاد

  5. امین جان ممنون که مارا با زندگی این شهدای والامقام آشنا می کنی و یاد و خاطره شان را زنده نگه می داری

  6. ممنون آقا امین

  7. افتخار می کنم که اسم خیابونمون شهید حراف هست

  8. یادش گرامی…

  9. سلام آفرین به شما که از شهدا یاد می کنید.
    شادی روحشان صلوات

  10. سلام.ممنون از نگارش این چند سطر کوتاه.لطفا تصویر سوخته شده این دلاور را بگذارید،شاید بعضی ها خجالت بکشند.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.