روزنامه خبر جنوب – باغ «فرزانه» واقع در خیابان کریمخان زند شیراز، یکشنبه گذشته دستخوش حریق شد.به گفته مدیرعامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شیراز، در جریان این آتش سوزی، حدود ۲ هزار متر از این باغ در آتش سوخت.به رغم اینکه این آتش سوزی از سوی مسئولین در دست بررسی است اما برخی با این پرسش روبه رو هستند که چه عواملی در این آتش سوزی نقش دارند؟
این در حالی است که خواست تمامی شهروندان شیرازی در این خلاصه می شود که باید روز به روز فضای سبز شهرشان گسترش یابد و با احداث بناهای چشم نواز، توسعه مبلمان شهری و همچنین آبادانی این شهر که به تعبیر بسیاری از بزرگان، آبروی کشورمان محسوب می شود شیراز را در مسیری قرار دهیم که پیوسته شاهد رونق صنعت گردشگری در آن باشیم و زمینه ای را فراهم نماییم تا سرمایه گذاران در این راستا پا به میدان گذاشته و با شکوفا نمودن اقتصاد این دیار، نام شیراز را بلندآوازه تر از گذشته به گوش جهانیان برسانند.پیرو این مسایل، خبرنگار ما به دنبال بروز حریق در باغ «فرزانه» با آقای محمد توانگر یکی از بازرگانان و سرمایه گذاران امور اقتصادی و گردشگری استان فارس که برنامه هایی در جهت آبادانی باغ مزبور ارائه نموده به گفت وگو نشست.وی که یکی از متقاضیان سرمایهگذاری در باغ فرزانه است و گویا قبل از ارائه تقاضای سرمایه گذاری از سوی سازمانهای مختلف، در خط مقدم متقاضیان سرمایه گذاری قرار دارد و هدف خود را سروسامان دادن به صنعت گردشگری استان اعلام نموده است، به خبرنگار ما گفت: در صورتی که کسی با سوءنیت اقدام به ایجاد حریق در باغ «فرزانه» نموده باشد باید بداند که درصدد است مانع پیشرفت و تعالی شیراز در زمینه های مختلف به ویژه در ابعاد اقتصادی و گردشگری گردد.
آقای توانگر یادآور شد: ۱۲ سال قبل این ملک (باغ فرزانه) خریداری و متاسفانه در هر مقطعی که تلاش سرمایه گذار به مرحله اجرایی نزدیک می شده، با کارشکنی افرادی تنگ نظر مواجه و متوقف شده است.
وی افزود: پیوسته نگهداری و افزایش فضای سبز مفید مد نظر مالک بوده و قرار بر این بوده که تا حد امکان درختان مناسب آنجا نگهداری و در طبقات مختلف با سطوحی بیشتر و مفیدتر فضای سبز پیش بینی و طراحی شود که متاسفانه علی رغم توافق و حمایت کلیه مسئولین محترم شهر اعم از امام جمعه فرهیخته، استانداران وقت، شهردار کوشای شیراز، اعضای پرتلاش شورای شهر، مدیریت مسکن و راهسازی، فرماندار و…، در سال قبل با کارشکنی افرادی غیرمسئول به مرحله اجرا نرسید. در واقع فضای سبز به مفهوم درختان قدیمی خرمالو و انار در مرکز شهر نیست بلکه محوطه سازی و زیباسازی و تامین فضای مفرح و قابل استفاده مثمر خواهد بود.
در سال ۸۶ طی تفاهم نامه ای بین مالک و شهرداری، ملک مزبور تغییر کاربری داده شده و بخش عمده آن رسماً به شهرداری واگذار و مجوز ساخت برای سهم مالک صادر گردیده، بنابراین آتش سوزی ملک سودی عاید مالک نمی کند. اتفاقاً مالک مصرانه خواهان رسیدگی مقامات مسئول جهت شناسایی عاملان بروز واقعه می باشد.از طرفی من بارها و بارها از استانداری و شهرداری کتباً خواسته ام که اگر صلاح شهر به نگهداری ملک با کاربری فضای سبز می باشد به موجب قانون باید آن را خریداری نمایند (ظرف یک سال باید پول آن را پرداخت کنند) و آمادگی خود را برای فروش با نرخ کارشناسی و یا معاوضه با زمین مناسب در مکان دیگر اعلام کرده ام.
آقای توانگر سپس با اشاره به مکاتباتی که با مسئولین در همین رابطه داشته است، نمونه این مکاتبات را نامه به شهردار شیراز در تاریخ ۴/۷/۹۴ عنوان کرد که متن این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای مهندس پاک فطرت
شهردار محترم و کوشای شیراز
ضمن سلام و با آرزوی سلامتی و توفیق، مطالبی به صورت خلاصه به استحضار می رساند:
بعد از ۱۲ سال پیگیری پروژه ملک خیابان زند و اعلام حمایت شفاهی و مکتوب، تمام مسئولین استان از جمله حضرتعالی و آخرین بار در جلسه اخیر خدمت آنجناب با حضور مالک خارجی و نیز وعده همکاری و تسریع توسط مدیران ارشد شهرداری و دو نفر از معاونین محترم حضرتعالی و جناب آقای مهندس شهریاری در جلسه مشورتی حدود ۴۰ روز قبل در دفتر معاونت محترم مالی که با دستور جنابعالی برای یافتن راه حلی در جهت جبران زیانهای وارده به اینجانب تشکیل شده بود، در نهایت با توصیه معاونت محترم فنی و شهرسازی، طرح فیزیکی تهیه و مورد موافقت مسئولین گرامی و آنجناب قرار گرفته است.ظاهراً نظر مسئولین محترم، تغییر کاربری واحدهای مسکونی به اداری است که مسلماً در جهت تامین منافع بیشتر برای شهرداری و شهر می باشد.متاسفانه علاوه بر مغایرت با وعده های همکاری با پروژه و جبران هزینه ها و زیان های هنگفت تحمیلی، تامین ارقام نجومی عوارض و افزایش تعداد پارکینگ برحسب ضوابط نیز تقریباً غیرممکن به نظر می رسد، خصوصاً در موقعیت اقتصادی نه چندان مناسب فعلی!
در حال حاضر با سطح اشغال ۷۰ درصد پارکینگ در چهار طبقه، تعداد نسبتاً قابل قبولی پارکینگ پیش بینی شده که با افزایش سطح تا ۸۰ درصد امکان افزایش کلاً تا حدود ۱۲۰ پارکینگ مقدور می باشد.
علی رغم ظلم مسلم و محرزی که تاکنون به اینجانب حتی با گواهی خود حضرتعالی در جلسات مختلف از جمله کمیته فنی مسکن و راهسازی تحمیل گردیده، علیهذا با محفوظ دانستن حق خود برای درخواست جبران آنها، صرفاً جهت خلاصی از بار مسئولیت سنگینی که به خاطر آبادانی شهر و کشورم برعهده گرفته ام، آمادگی خود را برای اصلاح طرح و احداث تلفیقی از واحدهای اداری و مسکونی در حدی که امکان تامین پارکینگ با همکاری و حسن نظر شهرداری محترم وجود داشته باشد، اعلام می نمایم.
امید است با دستور صریح آن مقام پرتلاش و واقع بین، موجبات تسریع در حل مساله و صدور مجوزهای لازم و خروج این مورد از بن بست چندساله فراهم گردد.همچنین متن نامه نامبرده در تاریخ ۱۸/۴/۹۳ خطاب به مهندس صحرائیان مدیر فنی استانداری فارس نیز به شرح زیر است:
جناب آقای مهندس صحرائیان، مدیریت محترم فنی استانداری فارس
ضمن سلام و با آرزوی قبولی طاعات و تشکر از حضور حضرتعالی در جلسه کمیسیون فنی روز گذشته، با عنایت به نتیجه نهایی جلسه و نیز برنامه کمیسیون ماده ۵ امروز بدینوسیله مطالبی به استحضار جنابعالی و اعضای محترم و بصیر این کمیسیون می رساند.
همان طور که استحضار دارید به موجب توافق نامه مورخ ۲۶/۱۲/۸۶ و رأی کمیسیون ماده ۵ آن زمان، مجوز احداث حداقل ۳۶۰ درصد تراکم در ۳۵ درصد سطح اشغال ۴ قطعه ۲ هزار متری در حداکثر ۱۳ طبقه روی ملک مورد بحث صادر شده.برحسب عرف و رویه، امکان افزایش این مقدار زیربنا با تجمیع ۴ قطعه به صورت ۸ هزار متر نیز وجود دارد که در جلسه روز گذشته به صورت تلویحی مورد توافق همگان واقع گردید.
از طرفی با احداث این ساختمان از یک طرف به میزان ۶۵ درصد از متراژ ۸ هزار متر به صورت مستقل و به هر شکل دلخواه در اختیار کلیه خریداران واحدهای آینده ساختمان قرار می گرفت و از طرف دیگر شهرداری موظف بود در ۱۳ هزار متر دیگر فضای سبز و پارکینگ احداث نماید.
لطفاً دو امتیاز بزرگ فوق را مد نظر داشته و توجه دوستان را به نکات ذیل جلب می نمایم:
در جلسه مورخ ۲۰/۱۲/۹۲ با اصرار جمعی از مسئولین و علی رغم میل اینجانب و شاید به اجبار در مقابل پافشاری جناب آقای مهندس معین، دو گزینه تعیین شده که اولی ساخت بنا به موجب مصوبات سال ۸۶ و دومی در صورت موافقت من، شهرداری در مساحت ۱۳ هزار متر فقط ۲۸۰۰ متر دقیقاً برابر با سطح اشغال اینجانب در زمین ۸ هزار متری، ساختمانی در ۲۵ طبقه احداث و در مقابل به زعم دوستان و با مخالفت شدید من، امتیاز مجوز احداث ۲۵ طبقه نیز به من ارائه شود.
این مساله فوراً در شورای محترم شهر مطرح و تصویب شد.متاسفانه تا این لحظه من گرفتار تهمت و افتراهایی شده ام که ناخواسته و صرفاً به خاطر رعایت حجب و حیا و احترام به درخواست مسئولین بوده و نه تمایلی به این اقدام دارم، نه وقت، نه سرمایه و نه حوصله.
در مذاکرات مربوطه قرار بود برحسب معمول و عرف و نیاز، از سطح کل ملک برای چندین طبقه پارکینگ استفاده شود. استحضار دارید که در جلسه دیروز به دلیل مشکلات اخیر که من در آنها ذی نفع و ذی ربط نیستم، مصوب گردید جمعاً ۲۰ درصد کل ملک یعنی ۴ هزار و ۲۰۰ متر زیربنا استفاده شود و (لطفاً بذل توجه فرمایید) برحسب جو جلسه که مخالف ایجاد تعداد زیاد پارکینگ و تاکید بر کاهش تعداد پارکینگ بر مبنای معماری و شهرسازی جدید بود، قرار شد حتی برای پارکینگ هم از همان سطح اشتغال استفاده شود و نه بیشتر!
قرار شد ۸۰ درصد بقیه کل ملک به صورت فضای سبز عمومی و غیرمحصور طراحی و حتی درختان پوسیده و بدمنظره موجود نیز حفظ گردد!
جناب آقای مهندس، لطفاً چند لحظه خودتان را به جای اینجانب تصور بفرمایید:
بعد از ۱۱ سال تلاش و خواب سرمایه در خیابانی که با تمام معروفیت در حال از دست دادن موقعیت تجاری و مسکونی خود می باشد، چگونه و به چه دلیلی باید وقت خود را برای تشکیل جلساتی که ناخواسته و به ناحق گرفتار شده ام، تلف نمایم؟
چگونه می توان برج های دوقلوی خیالی و رویایی ساخت که حداقل ۱۴ درصد آن به صورت بلامنازع به مالک تعلق دارد و حداکثر ۶ درصد به شهرداری؟
چگونه و در چند طبقه برخلاف رویه معمول، فقط در سطح ۲۰ درصد می توان هزاران واحد پارکینگ حتی برابر ضابطه شهرداری احداث نمود؟ از خیر پارکینگ اضافی و پارکینگ میهمان هم می گذریم!
بخشی از زیبایی این ساختمان به طبقه منهای یک آن بود که برای فضای عمومی و ترافیکی و ارتباط با مترو طراحی شده بود.مهمتر اینکه این ساختمان تحت هر شرایطی مجموعاً باید و حتماً باید توسط یک شخص (من یا شهرداری به تنهایی و نه توأماً) احداث شود که طبیعتاً شهرداری به دلایل مختلف نمی تواند باشد. معضل شراکت با شهرداری در پروژه ای که با ارتفاع ۱۰۰ متر و کیفیت عالی باید ساخته شود، خود داستان لاینحل دیگری است که فکر می کنم نه خدا رضایت به ورود مالک به آن را داشته باشد و نه بنده خدا!
در هر صورت لطفا خواهشمند است با عنایت به تقاضاهای مکرر اینجانب مبنی بر انصراف جدی از واردشدن به این جدال بی حاصل و مضر و به خاطر جلوگیری از اتلاف وقت بیشتر و نیز رعایت احترام به مصوبات احتمالی، ترتیبی اتخاذ فرمایید که تکرار می کنم اینجانب طبق مصوبات قبلی که هیچ گونه مغایرتی با مصوبات اخیر شورای عالی شهرسازی ندارد، ساختمان خود را احداث و شهرداری نیز برحسب جو ایجادشده و طبق توافقات، در قسمت باقی مانده نسبت به ایجاد فضای سبز و پارکینگ اقدام نماید، در غیر این صورت شهرداری یا هر ارگان دیگری به قیمت گذاری و خرید کل ملک در یک مهلت یک ماهه و احداث برج و یا نگهداری فضای سبز مکلف گردد.
در خاتمه اینجانب با اقدامی که برای جلب سرمایه گذاری در کشورم کرده ام به هیچ عنوان خود را مستحق این همه جفا و بی احترامی و متاسفانه برخوردهای ناشی از بی تقوایی و… نمی دانم. البته همکاری صمیمانه و دلسوزانه تمام مسئولین شهر را نمی توانم نادیده بگیرم ولی تا این لحظه، اجباری برای تبعیت از جو بی دلیل موجود و مصوبات متاثر از آن در خود احساس نمی نمایم.
خوب هر چه زودتر باید بهش مجوز بدن تا بتونه برجها رو بسازه و مبلمان و فضای سبز بر عهده شهرداری باشه.
بی تکلیفی واقعا عذاب آوره
جالبه که ایشون با این همه شرط و شروط گذاشتن میگه من منفعتی از آتش زدن باغ نمی برم!
خوب راست میگه چرا تکلیف رو روشن نمیکنن بعد ادعا میکنن زمینه برای سرمایه گذار مهیا هست البته بیشتر زمینه فرار دادن سرمایه گذار هنوز شهرداری شیراز به این بلوغ نرسیده از سرمایه گذار حمایت کنه
هر گردشگری که وارد شیراز میشه اولین چیزی که نظرشو جلب میکنه تمیزی نسبی هوا و حتی دمای متعادل تر نسبت به شهرای دیگه هست..وجود باغ های متعدد در شیراز که در سفرنامه های جهانگردان و اشعار شاعران به تعدد به اون اشاره شده یک شخصیت منحصر به فردی رو به شهر شیراز میداد و مسلما سرمایه گذار خارجی در جایی سرمایه گذاری میکنه که اون شهر شاخصه های منحصر به فرد زیادی داشته باشه.. مثلا اون هتلی که قرار هست به خاطر طبقه ی اضافی مانع از ثبت محوطه زندیه در فهرست میراث جهانی بشه نه تنها سرمایه گذاری حساب نمیشه بلکه یک قدم هم شهر رو به عقب میبره..چون گردشگری که ببینه شیراز چند اثر ثبت جهانی بیشتر از یه شهر دیگه داره حتما به این شهر سفر خواهد کرد و اونو در اولویت میذاره..میراث یک شهر از خانه های تاریخی گرفته تا باغ،لهجه، گویش و .. تنها متعلق به یک شخص یا گروه خاصی نیست، بلکه متعلق به همه است و اگر کسی ذره ای نسبت به اون شهر تعلق خاطر داشته باشه اجازه ی دست اندازی به اون رو نمیده..
زیر خاکستر باغ فرزانه شیراز چه می گذرد؟
فروچاله ها دل شیراز را خالی می کند
http://www.khabarads.ir/jonoob/Jshau.php?View=07-94.7.9-www.khabarAds.com.jpg