«به وزیر ارشاد تذکر میدهم که آقای وزیر ارشاد! به معاونت موسیقیتان تذکر بدهید که موسیقی در اسلام حرام است. شما نمیتوانید موارد شبهه را تشخیص بدهید. تمسک به موارد شبهه موجب میشود آهسته آهسته مرزها را زیر پا بگذارید و به عنوان مشتبه در حرام بیفتید. تک خوانی زن بدون تردید حرام است. همه مراجع هم مخالف هستند، حتی همخوانیهایی که در بینش تک خوانی زن باشد هم حرام است. ترویج موسیقی اصولاً حرام است.»
همچنین این جملات: «متأسفانه میبینیم وزیر ارشاد هر روز یک سری جشنها برگزار میکند و هزینههایی را بر بیت المال تحمیل میکند. آقای وزیر ارشاد! بدانید با این کارها محبوبیت خودتان را در پیش متدینین و مراجع معظم از دست خواهید داد. آقای وزیر! مراقب باشید، رانت پدرتان را از بین نبرید. اگر از رانت پدرتان به وزارت رسیدهاید مراقب باشید به وظیفه خودتان عمل کنید و اگر به وظیفهتان عمل نکردید منتظر حمایت نباشید بلکه منتظر مخالفت باشید و بدانید با راهی که پیش گرفتهاید فردا پس فردا اگر مراجع علیه شما چیزی بگویند در آینده هم نمیتوانید زندگی درستی داشته باشید. من مدت هاست سکوت کردهام…»
این عبارات تازهترین سخنان آیت الله شیخ محمد یزدی است که به بهانه انتشاریک آلبوم موسیقی و به رغم توضیحات رسمی درباره آن، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را آماج اتهام و تحقیر و اهانت قرار داده است. ایشان در جایگاه افتا هم نشسته و گفتهاند: «به معاونت موسیقیتان تذکر بدهید موسیقی در اسلام حرام است.» به عبارت دیگر فرمان صادر کردهاند «معاونت موسیقی و در واقع کل موسیقی را برچینید» چون اگر «حرام» باشد طبعا نباید و نمیتواند معاونت داشته باشد و معاون موسیقی و به تعبیر درست ترِ اداری آن رییس دفتر موسیقی در معاونت هنری – که فردی مسلمان و مقید است – نمیتواند متکفل امر حرام باشد. به بهانه این اظهارات و بیآنکه قصد ورود به حد و مرز شرعی در میان باشد چند نکته قابل یادآوری است:
۱. تنها وزارت ارشاد دفتر موسیقی ندارد. صدا و سیما نیز مرکز موسیقی و سرود و نیز رادیو پیام و «رادیو آوا» دارد و ازشبکههای مختلف دیگر هم موسیقی پخش میکند. گروه کُر هم دارد که زنان و مردان در آن همخوانی میکنند و سرود جمهوری اسلامی ایران نیز با همخوانی شکل گرفته است. ارکستر سمفونی هم دارد.
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی هم واحد موسیقی دارد و ارتش نیز آموزش میدهد. برخی شبکههای تلویزیونی نیز به صورت تخصصی برنامه موسیقی دارند. چرا به رییس سازمان صدا و سیما تذکر نمیدهند که موسیقی را قطع کند؟ اگر تذکر دهند البته دو حالت دارد: یا با پاسخ واعتنایی از جانب آقای سرافراز رو به رو نمیشوند و آیا در آن صورت به او هم خواهند گفت به خاطر رانت پدرتان و برادر شهیدتان رییس صدا و سیما شدهاید یا در این مورد این ادعا را تکرار نمیکنند؟
اگر هم رییس سازمان صدا و سیما بخواهد موسیقی را تعطیل کند قضیه منحصر به یک شبکه رادیویی و یک برنامه تلویزیونی نیست. کل برنامهها مختل میشود. چرا که رادیو و تلویزیون بدون موسیقی امکان ادامه حیات ندارد!
آقای یزدی! این موسیقی همان مطربی نیست، هنر است
۲. این درست است که در اردیبهشت ۱۳۵۸ و در آغاز جمهوری اسلامی امام خمینی در دیداری ازحرام بودن موسیقی گفتند اما اشاره ایشان دقیقا و با ذکر نشانی به موسیقیهای رادیو در رژیم شاه بود. وضعیتی که سبب شده بود چهرههایی چون بنان و شجریان هم از رادیو جدا شوند. بعدتر اما هنگامی که سرود شهید مطهری ساخته شد (ای مجاهد شهیدِ مطهر، مرتضی را چون آیینه مظهر…) که در آن از موسیقی (با آهنگسازی احمد علی راغب) استفاده شده بود امام هرگز آن سخن قبل را تکرار نکرد هر چند که در همان سخنرانی نیز مراد ایشان موسیقی مبتذل بود.
برخی از بزرگان انقلاب نقل میکنند در خانه امام صدای موسیقی تلویزیون را شنیده و ابراز تعجب کرده و پاسخ شنیدهاند: «این تلویزیونِ جمهوری اسلامی است. تلویزیون شاهنشاهی اخبارش هم حرام بود چه رسد به موسیقیاش.» [نقل به مضمون]
۳. در اینکه برخی مراجع تقلید، موسیقی را – اعم از اینکه مرد بخواند یا زن یا همخوانی باشد یا اساسا کسی نخواند – حرام میدانند تردیدی نیست. اما مگر برخی مراجع معظم، بهره بانکی را هم حرام نمیدانند؟ آیا بر اساس آن شبکه بانکی پرداخت سود را متوقف کرده است؟ مگر یکی از مراجع محترم استعمال دخانیات و خصوصا سیگار را حرام نمیدانند؟ آیا شرکت دخانیات جمهوری اسلامی ایران تولید سیگار را متوقف کرده است؟ آیا واردات قانونی سیگار، ممنوع شده است؟
آیا بعضا از اعزام ورزشکاران زن به المپیک و بازیهای آسیایی انتقاد نکردهاند؟ آیا بر پایه آن رویه کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش تغییر کرده یا اینکه رهبری مشخصا موفقیتهای دختران جوان ورزشکار در عین حفظ حجاب را ستودهاند؟
یا مثلا بعضی نسبت به اشتغال زنان و اختلاط آنان در محل کار انتقاد دارند یا با قانونی ندانستن ازدواجهای شرعی (مانند ازدواج تبعه افغان با زن مسلمان ایرانی) مشکل دارند یا اجبار مردان به مراجعه به محاکم برای طلاق همسران را با شرع منطبق نمیدانند. اما آیا به بانک مرکزی، وزارت صنعت و دادگستری هم بابت این موارد تذکر میدهند؟
کسانی را میشناسم که موسیقی صدا و سیما را هم گوش نمیکنند یا از خرید و فروش سهام بانکها میپرهیزند تا به فتوای مرجع خود عمل کرده باشند. اما دولت قاعدتا و بیآنکه قصد بیاحترامی داشته باشد نمیتواند همه نظرهای اختلافی را اجرا کند و تنها میتواند و باید نظر فقهی امام و رهبری را معیار قرار دهد و فتوای صریح رهبری نیز پیش از این نقل شده که با آنچه آقای یزدی گفته بسیار فاصله دارد. (استفاده حلال برای اهداف عقلایی اشکال ندارد و تشخیص مصادیق موکول به نظر مکلف است. شماره ۱۱۲۹)
۴. آقای یزدی گفتهاند: «وزارت ارشاد هر روز یک سری جشن برگزار میکند و هزینههایی بر بیت المال تحمیل میکند». اما مگر این جشنها به مناسبت سالگرد انقلاب برگزار نمیشود و مگر مهمترین جشن سالروز انقلاب همین جشنواره فیلم فجر و دیگر برنامههای هنری نیست که وزارت ارشاد همه ساله برگزار میکند؟ کل بودجه وزارت ارشاد ۶۰۰ میلیارد تومان است که بخش قابل توجهی از آن نیز به فعالیتهای قرآنی و مذهبی اختصاص دارد و اتفاقا دست وزارت ارشاد در هزینه کرد فعالیتهای هنری چندان باز نیست.
در کشوری که از فقر و فقد شادی و جشن رنج میبرد چی بهتر از جشنهای فرهنگی و هنری و کدام گروه شایستهتر از هنرمندان؟ آنچه بر بیت المال هزینه تحمیل میکند سوء مدیریتهایی است که در دولت گذشته به اوج رسید و بودجههایی که به برخی دستگاهها اختصاص مییابد.
۵. لحن آیت الله یزدی خطاب به وزیری با ۶۵ سال سن و مورد وثوق رییس جمهوری و با سابقه ۴۰ سال فعالیت و مدیریت سیاسی آن قدر تحقیرآمیز و دور از اخلاق مورد انتظار است که نیاز به نقد ندارد.
۶. هر چند ترجیح میدهیم سخنان آیت الله یزدی را ازجایگاه حقوقی ایشان در جامعه مدرسین یا صفت روحانی و فارغ ازتعلقات سیاسی بدانیم اما انتشار این اظهارات در آستانه انتخابات هیات رییسه جدید مجلس خبرگان رهبری این شایبه را نیز ایجاد میکند که انتساب وزیر ارشاد به یکی از نامزدهای احتمالی ریاست این مجلس یا قصد خود آیت الله برای رقابت با ایشان، انگیزه قوی تری برای طرح این موضوع بوده باشد. کما اینکه خود ایشان اشاره کردهاند مدتها سکوت کرده بودند و اهل سیاست به یاد میآورند این سکوت پس از آن آغاز شد که جدال لفظی ایشان با آیت الله هاشمی رفسنجانی بالا گرفت و آیت الله سید احمد خاتمی وساطت کرد و اگر به خاطر این سکوت منتی دارند این منت را بر سر دولت و رییس جمهوری و وزیر ارشاد نگذارند که خود میدانند دلیل دیگری داشته است.
۷. برای اینکه ذهنیت آقای محمد یزدی نسبت به اهل موسیقی اصلاح شود و از ذهنیت سنتی که این جمع را با الفاظی چون «مطربان» میشناختند فاصله بگیرند این یادآوری خالی از لطف نیست که بزرگان موسیقی ایران به محبوبترین شخصیتهای جامعه بدل شدهاند و جالب اینکه در تربیت فرزند نیز از بسیاری از مدعیان موفقتر بودهاند.
علاقه مردم به چهرههای شاخص موسیقی چنان است که اگر امروز از هر شهروند ایرانی بپرسید به سرعت نام چند شخصیت برجسته موسیقی را با احترام و نیکی برمی شمرد. چرا راه دور برویم؟ همین چندی پیش صدها هزار نفر در تهران در مراسم تشییع جنازه یک خواننده جوان شرکت کردند؛ موضوعی که در کانون بحثهای جامعهشناختی قرار گرفت و یک نماینده مجلس آرزو کرد چنان از این دنیا برود که چنین جمعیتی با او وداع کند.
آیا آن مرحوم به فعل حرام اشتغال داشت و انبوه جمعیت برای مرتکب فعل حرام سوگواری میکردند؟! قطعا چنین نیست. اظهار نظرهایی از این دست کار نهادهای مسوول را در توضیح و تبیین استقبال مردمی از این گونه برنامهها نیز دشوار میکند.
۸. وزیر ارشاد با جامعه هنری سر و کار دارد. همان گونه که از وزیر آموزش و پرورش انتظار توجه به خواستهای فرهنگیان دور از انتظار نیست و از وزیر بهداشت تامین نظر پزشکان و پرستاران و بیماران، طبیعیترین کار وزیر ارشاد هم جلب نظر اهل هنر است و نمیتوان متولی فرهنگ و هنر را به خاطر توجه به فرهنگ و هنر شماتت کرد.
ضمن اینکه دهها سازمان دیگر با بودجههایی بربالغ بر چند هزار میلیارد تومان قرار است جنبههای مورد نظر آقای یزدی را تامین کنند و پیکر نحیف موسیقی با هنرمندانی به غایت نجیب و مظلوم نه عرصه را بر کسی تنگ کرده و نه فسادی با فرض فعالیتهای قانونمند و با مجوز و علنی آنان مترتب است.
سلیقهها البته متفاوت است. کم نیستند کسانی که بازی فوتبال و دنبال توپ دویدن را نیز مصداق لهو و لعب میدانند و از دریافت بالاترین دستمزدها توسط بازیکنان در شگفتاند اما فوتبال تعطیل نمیشود. موسیقی یا یک نوع خاص از موسیقی را نیز میتوان دوست نداشت یا به همفکران و پارهای مومنین توصیه کرد گوش فرا ندهند اما چشمه این هنر خشکیدنی نیست، جوشیدنی است….
عصر ایران؛ مهرداد خدیر
دوستان این متن رو بخونید تا اخر شاید نظرتون راجب خیلی مسائل دیگه هم عوض شد- مشکلات از فعل نیست از فاعله:
متن استفتاء از حضرت امام خمینی (ره) در خصوص شطرنج و آلات موسیقی:
«۱- از آنجا که آلات لهو و لعب استفاده های مشروع از قبیل نواختن سرودها را دارد، آیا خرید و فروش آن بی اشکال است؟
بسمه تعالی
خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلله آن اشکال ندارد.
۲- اگر شطرنج آلات قمار بودن خود را به طور کلی از دست داده باشد و چون امرزه تنها به عنوان یک ورزش فکری از آن استفاده میشود، بازی با آن چه صورتی دارد؟
بسمه تعالی
بر فرض مذکور اگر برد و باختی دربین نباشد اشکال ندارد.
۱۹/ ۶/ ۱۳۶۷»
صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۱۲۹
* نامه مرحوم آیتالله قدیری به حضرت امام (ره) درباره این دو استفتاء:
«با عرض سلام و ادب و احترام، اخیرا دو استفتاء منتشر شده که در یکی از خرید و فروش آلات لهو سوال شده و در جواب آمده که خرید و فروش آلات مشترکه به قصد محلله اشکال ندارد. در دیگری در سوال مفروض است که امروز شطرنج به کلی آلت قمار بودن خود را از دست داده و تنها به صورت ورزش فکری درآمده است و در جواب آمده است که در فرض عمل مزبور اگر برد و باختی در بین نباشد، اشکال ندارد. و آقای مورد اعتمادی نقل کردند که در بعضی روزنامه ها «برفرض مزبور» را ننوشته است.
در اینجا سوالاتی مطرح است:
۱- خرید و فروش آلات مشترکه مانع ندارد مگر اینکه قصد منفعت حرام در بین باشد. پس چرا در جواب سوال اوّل قصد حلال قید شده است؟
۲- در سوال دوم سائل محترم از کجا ادعا میکند که امروز شطرنج آلت قمار بودن خود را به کلی از دست داده و تنها ورزش فکری شده است؟
۳- دو روایت معتبره است از سکونی از حضرت صادق-علیه السلام
اول: قال: قال رسو الله(ص) انهاکم عن الزفن و المزمار و عن الکوبات و الکبرات.
دوم: قال: نهی رسول الله(ص) عن اللعب بالشطرنج و النرد …
زفن به معنی رقص است (مجمع البحرین). مزمار، نامی است که مطلق نی را شامل میشود و نهی حضرت، حجت برتحریم است مگر حجتی بر خلاف باشد و هر دو دلیل اطلاق دارد. بنابراین استفاده میکنیم که نی زدن حرام است، چه نی آلت مختصه باشد یا مشترکه، وبازی شطرنج حرام است، چه آلت قمار را از دست بدهد یا نه. و دعوای انصراف منشأ صحیحی نیست.
و البته در حدّ خودم در ادلّه فحص و به مکاسب حضرتعالی هم مراجعه نمودم، حجتی برخلاف اطلاق مزبور نیافتم. ادلّه میسر و لهو تطبیق بر آلات منافاتی با اطلاق ندارد و علت منصوصه ای هم در ادلّه نیست.
و در هر صورت اگر ساحت قدس حضرتعالی از این گونه مسائل به دور باشد به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمیشود. دیگر هر طور صلاح میدانید.
از جسارت عذر میخواهم و از خداوند متعال دوام سایه بلند آن حضرت را مسألت دارم.
والسلام علیکم و ورحمه الله و برکاته
صفر ۱۴۰۹ محمد حسن قدیری»
صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۱۴۹
* پاسخ حضرت امام خمینی (ره) به آیتالله قدیری (ره):
«جناب حجتالاسلام قدیری دامت افاضاته
پس از عرض سلام و قبل از پرداختن به دو مورد سوال و جواب، این جانب لازم است از برداشت جنابعالی از اخبار و احکام الهی اظهار تأسف کنم.
بنابر نوشته جنابعالی زکات تنها برای مصارف فقرا و سایر اموری است که ذکرش رفته است و اکنون که مصارف به صدها مقابل آن رسیده است، راهی نیست و “رهان” در “سبق” و “رمایه” مختص است و به تیر و کمان و اسب دوانی و امثال آن، که در جنگهای سابق به کار گرفته میشده است و امروز هم تنها در همان موارد است.
و «انفال» که بر شیعیان «تحلیل» شده است امروز هم شیعیان میتوانند بدون هیچ مانعی با ماشینهای کذایی جنگلها را از بین ببرند و آنچه را که باعث حفظ و سلامت محیط زیست است را نابود کنند و جان میلیونها انسان را به خطر بیاندازند و هیچ کس هم حق نداشته باشد مانع آنها باشد، منازل و مساجدی که در خیابان کشیها برای حل معضل ترافیک و حفظ جان هزاران نفر مورد احتیاج است، نباید تخریب گردد و امثال آن.
و بالجمله آن گونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند.
و اما راجع به دو سوال، یکی بازی با شطرنج و در صورتی که از آلت قمار بودن به کلی خارج باشد، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب جامع المدارک مرحوم آیت الله آقای حاج سید احمد خونساری که بازی با شطرنج را بدون رهن جایز میداند و در تمام ادله خدشه میکند درصورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است.
اما اینکه نوشته اید از کجا سائل به دست آورده است که شطرنج به کلی آلت قمار نیست، این از شما عجیب است، چون سوالها و جوابها فرض است و بنابراین آنچه را من جواب دادهام، در فرض مذکور است که اشکالی متوجه نیست و در صورت عدم احراز باید بازی نکنند.
و عجیب تر آن که نوشته اید چرا به جای قصد حرام نباشد، قصد حلال نوشته شده؟ گویی عمل شخص متوجه و قاصد بدون قصد هم میشود، در این صورت قصد حلال مساوق است با نبودن قصد حرام.
و اما در قضیه خرید و فروش آلات مشترکه برای مقصد حلال، اشتباه بزرگی کرده اید که گمان کرده اید خرید و فروش برای منفعت حلال، یعنی استفاده حرام کردن و این بر خلاف آنچه نوشته شده است میباشد.
البته در این زمینه ها مسائل زیادی است که حال و وقت من اجازه تعقیب آنها را ندارد. از جنابعالی که فردی تحصیل کرده و زحمت کشیده میباشید توقع نبود که این گونه برداشت کرده و آن را به اسلام نسبت دهید.
شما خود میدانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید میدانم ولی شما را نصیحت پدرانه میکنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس نماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید، چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمه ای بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد.
از خداوند متعال توفیق جنابعالی را در خدمت به اسلام و مسلمین چون گذشته خواهانم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
۲- ۷- ۶۷ روح الله الموسوی الخمینی»
صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۱۵۱